نه خانواده ام رو دوست دارم ن همسرم رو ...ازهمشون به خاطر جفایی ک بهم کردن متنفرم توفکراینم یه شب خودم و پسرم رو بکشم راحت بشیم ازاین زندگی لعنتی که همش گریه است
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
هر تغییری ک فک میکنی خوبه رو تو زندگیت ایجاد کن خودتو از چیزایی ک ناراحتت کردن یا میکنن رها کن، ازآدمایی ک ناراحتت کردن دور شو، یه بار دیگ به خودت فرصت زندگی بده، هممون یه جایی دیگ خسته میشیم ناراحت میشیم میبریم از همه چی؛ ولی همون موقعس که باید به خودت بیای و شروع کنی به تغییر ایجاد کردن تو زندگیت؛پسرت یه انسان مستقل از توعه حق نداری براش تصمیم بگیری زندگی کنه یا بمیره؛ سعی کن یه مامان خوب برای پسرت باشی یه مامان قوی
حق نداری. پسرت چه گناهی کرده این وسط؟ پیام دوستیم رو قبول کن هر کار از دستم بر بیاد برات انجام میدم
از سن خیلی کم منوشوهردادن اونم به یه ادم مزخرف بی پول و سن بالا و زشت و نفهم وبی سوادک همش عذابم داد..شباهم که خونه نمیاد ب بهانه اینکه سرکارش تا خونه یک ساعت راهه فقط پنج شنبه میاد. هم خودش هم خانوادش ب قران نمیخوام ازخودم تعریف کنم ولی زیبایی ک من ندارم خیلی هاندارن ازهمه لحاظ از قدو چهره گرفته تا تحصیلات...ولی خانواده ام خیلی خیلی طرزفکرشون پایینه اصلا درکم نمیکنن میرم خونشون غرغرمیکنن میگن نیا بچه ات شلوغه نمیزارنم ازشوهرم طلاق بگیرم میگن ابروی ما میره یا میترسن ک بری خونشون وخرجتوبدن ...ی بابای معتادک فقط ب فکرعمل خودشه داداشامم ک مزخرف بیکارتوخونه میچرخن ...خلاصه ک ازهیچی من شانش نیوردم ب جز مرگ به هیچی فکرنمیکنم