سلام.... داداشم با ی دختر حدود۱۰ساله در ارتباطه. دختره ی مدت با زور تفنگ ازدواج کرد باپسر عمه ش!ولی باز گهگداری به داداشم پیام میداده ولی داداشم محل نذاشته!!بعد۱سال جدا میشه باز با داداشم ارتباط میگیره!الان۵سال بعدجداییش چندسری که دیگه به توافق رسین هر وقت نزدیک مراسم خواستگاری میشن دختره ی مدت گم وگور میشه!!بهونه الکی میاره!!ب نظرتون چکار کنه داداشم چون بیش از حد عاشقشه
دختره خونواده پولداری داره و تک دختره!مثلا ۷ماه پیش بعد ۱سال برگشته کلی صحبت کردن قرار شده دیگه فکر ازدواج و خواستگاری باز دختره گوشیش رو خاموش‌کرده!!
دوستان تازه وارد نیستم..تاپیکم رفت رو هوا...... در این مورد کمم کنید لطفا...این داستان واقعیه و من از رفتار داداشم شک کردم همش تو فکر بود.. بصورت اتفاقی دیدم با دوستش چتدکرده و لپ تاپش بازه خوندم.....خیلی ناراحتم
دختره زن زندگی نیست مشخصه
دختره اشنا درومونه... میترسم جواب درستی نده!! داداشم نوشته بود برا دوستش که نظرش چیه خودش با مادر دختره خرف بزنه ؟!! بچه ها داداشم به مادر دختره بگه؟ تهش به رفیقش ی جورایی میرسونم
این دختر زن زندگی نیست
من خودم پسر هستم و اگه مثلا یه دختر که قبلاً دوست پسر داشته رو نمی خوام نه اینکه روی دختر اسم بد بزارم ویا ...... اصلاااااااااااا!!!!!!
از این خجالت می کشم که مثلا من با اون دختر که مثلا زن من باشه برم بیرون و دوست پسرش به من نیشخند بزنه و.....
ببینید به نظرم با دختره حرف بزنین و ازش دلیل بخواین دخترا بیشتر هم بگه رو درک می کنند شما هم برین بغلش ببیند دلیل این رفتارش چیه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
