پدرم شهر دیگه س کارش هرموقع مادرم میره جایی منو مجبور میکنه ک باهاش برم اگه نرم یا کار داشته باشم شروع میکنه ب دادو بیداد کردن.... ک دختررو بیاره خونه
همزمان با چهار نفر در ارتباطه 😔دو تا گوشی داره دلم واسه اون دخترا میسوزه همش میگم نکنه نفرینی چیزی کنن تلافیش رو من در بیاد
من ب هیچکس هیچی نمیتونم بگم چون داداشم میدونه فقط من خبر دارم... میاد میزنم
معلوم نیست چ بلایی سر دخترا مردم میاره بعد گوشی منو شبا چک میکنه 😔
البته اونام بدشون نمیاد میدونن این قصدش ازدواج نیست ولی همیشه میان باهاش خونه مون...
تا حالا نزاشته من بدون چادر برم بیرون بعد خودش......
فقط دلم واسه اون دخترا میسوزه خیلی 😔