من تاالان که هفته ۱۲ هستم خیلی زندگیم عوض شده از برنامه هام تفریحاتم به خودرسیدن هام از همه چیم دور شدم چون خیلی حالت تهوع و بی حالیم شدید هست هیچ کاریش هم نمیتونم بکنم انگار دارم افسردگی میگیرم. این سختیا کی تموم میشه؟
با اجازه ت تازه شروع شده
زندگیه آدما کلا دو قسمته
قبل از بچه
بعد از بچه
هیج جا نمیتونم برم ن شب دارم ن روز اصلا نمیذاره بخوابیم تا صبح ۱۰ تا ۱۵ بار بیدار میشه😕
بعد از بچه بدتره کل زندکی کن فیکون میشه چون همه مسئولیت بچه میوفته گردن مادر
دنیای بعد بچه با قبلش خیلییی فرق داره
دیگه خوردن خوابیدنتم دست خودت نیست
وقتی خوابی ک بچت خواب باشه وقتی بیدار میشه هم باید بیدار شی
دستشویی رفتن و دوش گرفتنتم دیگه دست خودت نیست😁
بعد زایمان اصولا مادر همیشه خسته و عصبیه. پدر هم همیشه سرکاره دنبال پول
بستگی به خودت داره
ولی معمولا خیلی تحت تاثیر قرار میده
تابستون میخوای بری بیرون بچه گرمش میشه گرمازده میشه
زمستون میخوای بری سرما میخوره،
میخوای بخوابی میاد انگشت میکنه تو چشمت
میخوای با شوهرت صحبت کنی میاد وسطتون میشینه
کلا زندگی نداری خواهر
ولی باز به همش می ارزه قربونش برم
راستی جالبترین بخشش اینه که با بچه تو بغل بری دسشویی، اونا که تجربه دارن میدونن چی میگم
تازه شروع شده جانم😊
دیگه هیچی مثل سابق نمیشه
خدایااااااا... حالا من خودم کنار بیام با این مساعل.... شوهرم خیلی کم طاقته و زود عصبی میشه با این مشکلات که😭😭خدایا کمک
حالا از مزایاشم بگین دیگه 😑😑😑ناامید شدیم از زندگی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
