2733
2739

میشع تاپیک آخرم رو لطف کنید برید همه تون نظر بدید؟؟؟

لازم دارم واقعا 

دعام کنید تصمیمی که برا ازدواجم میگیرم بهترین باشه برام❤🙂از تهه دلتون مثل یه خواهر برام دعا کنید...هیچ کسو جز خدا ندارم که کمکم کنه از همون خدا برام بخواید🥲لطفا اگه مشاور خوب تلفنی ازدواج سراغ دارید بهم معرفی کنید و اگه تجربه ای درمورد استخاره با قرآن برای خواستگار دارید لطفا بهم اطلاع بدین🥰🙏 ❌هر تاپیکی که میزنم لزوما ربطی به شرایط خودم نداره❌ ولی من الان درگیر دو انتخابم بیشتر از همیشه به دعای شما نیاز دارم و بیشتر از همیشه به دست خدا، و من شهدای عزیز احمد پلارک و ابراهیم هادی رو واسطه می کنم که کمکم کنن تا بهترین راه رو انتخاب کنم، شما هم از تهه دلتون برا خوشبختیم دعا کنید و صلوات بفرستید اگه قراره یه مدتی هرچند کوتاه به یادم باشید و دعام کنید خوشحال میشم ریپلای بزنید و بهم بگید. 

بوده ،بعد عروسی عادت کرده .چون بازم رفت و آمد هست تلفن هست و....این ناراحتی ها طبیعیه .فک کنم برا ۹۰درصد خانوما پیش اومده 

اولش یه خواننده خاموش بودم😎ولنتاین97عضو شدم با کاربری 🍁خزان🍁21مهر 99سوپرایز شدم و تعلیق شدم یهووویی🧐😟خلاصه که یه تعلیقی ام به دلایلی نامعلوم😶🤐🤫


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بوده ،بعد عروسی عادت کرده .چون بازم رفت و آمد هست تلفن هست و....این ناراحتی ها طبیعیه .فک کنم برا ۹۰ ...

بله طبیعیه ولی نه دیگه در این حد

الان شبا بیدار میشم به خواهرم نگاه میکنم و کلی گریه و میگم دیگه من نیستم شبا بخوابم کنارش 

2728
بعد عروسی از خانوادت دور میشی؟ من باید برم یه شهر دیگه زندگی کنم که ۳ ساعت تا شهر خودمون فاصله داره ...

نه والله دور نمیشم

چنتا خیابون فاصله دارم

واسه همینه میگم من دیوونم

من شبیه هیچکس نیستم

این بیشتر عذابم میده بخدا

بله طبیعیه ولی نه دیگه در این حد الان شبا بیدار میشم به خواهرم نگاه میکنم و کلی گریه و میگم دیگه من ...

والا منو خاهرم هم بودیم .اما بعدش عادت کردیم چون کلا باهم در ارتباطم .خییلی از اطرافیانمم بودن و میرن میان ....و عادی شده .

اولش یه خواننده خاموش بودم😎ولنتاین97عضو شدم با کاربری 🍁خزان🍁21مهر 99سوپرایز شدم و تعلیق شدم یهووویی🧐😟خلاصه که یه تعلیقی ام به دلایلی نامعلوم😶🤐🤫
بله طبیعیه ولی نه دیگه در این حد الان شبا بیدار میشم به خواهرم نگاه میکنم و کلی گریه و میگم دیگه من ...

😂😂😂توهم چقدر مثل من احساسی هستی 

من هنوز یه هفته نشده نامزد شدم 

مامان بابامو که میبینم گریم میگیره 😂😂😐😢

2738
والا منو خاهرم هم بودیم .اما بعدش عادت کردیم چون کلا باهم در ارتباطم .خییلی از اطرافیانمم بودن و میر ...

خدا کنه منم زودتر این روزام بگذره

و بیام بخندم

ولی تا اونموقع هیچی ازم نمونده

😂😂😂توهم چقدر مثل من احساسی هستی  من هنوز یه هفته نشده نامزد شدم  مامان بابامو که میبی ...

من یه ساله

عین این یه سال رو گریه کردم

خب نگران نیستی شما که تا عروسی هم همینجوری باشی و عادت نکنی؟؟؟؟؟؟؟

نه والله دور نمیشم چنتا خیابون فاصله دارم واسه همینه میگم من دیوونم من شبیه هیچکس نیستم این بیشت ...

😐اوه خوبه که 

عادت میکنی 

ولی خب یکم سخته دیگه حق داری 

درکت میکنم آدم واسه زندگی تو خونه باباش تنگ میشه 

من این حالو روزو وقتی داشتم از راهنمایی می فتم دبیرستانم داشتم 😂از دوستام جدا میشدم گریه میکردم 

😐اوه خوبه که  عادت میکنی  ولی خب یکم سخته دیگه حق داری  درکت میکنم آدم واسه زندگی ...

منم کلا در تمام مراحل زندگیم آدم سختی هستم

اصلا در برابر تغییرات انعطاف ندارم 

کلا سازگار نمیشم و بیزارم از تغییر

خدا کنه منم زودتر این روزام بگذره و بیام بخندم ولی تا اونموقع هیچی ازم نمونده

شهر دور میری؟خاهر من ۳۰۰کیلومتر دور تر رفت .من هزار کیلومتر....بعدم اومدیم شهر خودمون چون میریم میایم‌ عادی شده .ب زمان اجازه بده حل میشه .

اولش یه خواننده خاموش بودم😎ولنتاین97عضو شدم با کاربری 🍁خزان🍁21مهر 99سوپرایز شدم و تعلیق شدم یهووویی🧐😟خلاصه که یه تعلیقی ام به دلایلی نامعلوم😶🤐🤫
من یه ساله عین این یه سال رو گریه کردم خب نگران نیستی شما که تا عروسی هم همینجوری باشی و عادت نکنی ...

خب به چیزای خوب فکر میکنم 

به بعدش 

به هر حال تا آخر عمرمون که ور دل مامان بابامون نیستیم بالاخره یه روز باید بریم 

بعد اینجور نیست که آخر هفته ها میام پیششون 

اونا میان خونم 

تلفن هست تماس تصویری هست مثل قدیم نیست که 

اینو اونو واسه خودم مثال میزنم آروم میشم 

مثلا یکی از فامیلامون اهل شیراز  ولی شوهر کرده رفته شمال زندگی میکنه بالای ۱۰ ساعت راه 

اون تونسته منم میتونم


شهر دور میری؟خاهر من ۳۰۰کیلومتر دور تر رفت .من هزار کیلومتر....بعدم اومدیم شهر خودمون چون میریم میای ...

نه والله شهر خودمونم

پس این زمان کی میگذره؟

تا اون موقع من زدم به کوه و بیابون

همش احساس میکنم برم کارم میکشه به تیمارستان

آخه چطور آدما اینقد راحت ازدواج کردن؟

چطور جایی که چندین سال پناهگاهشون بوده رو ول کردن به آسونی؟

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز