خب به چیزای خوب فکر میکنم
به بعدش
به هر حال تا آخر عمرمون که ور دل مامان بابامون نیستیم بالاخره یه روز باید بریم
بعد اینجور نیست که آخر هفته ها میام پیششون
اونا میان خونم
تلفن هست تماس تصویری هست مثل قدیم نیست که
اینو اونو واسه خودم مثال میزنم آروم میشم
مثلا یکی از فامیلامون اهل شیراز ولی شوهر کرده رفته شمال زندگی میکنه بالای ۱۰ ساعت راه
اون تونسته منم میتونم