دوستان عزیزم مادر عزیزم بعد چهارسال جنگیدن با سرطان سی روز پیش مارو تنها گذاشت..یعنی لحظات آخر خودم بهش گفتم مادر برو...دیدن ناراحتی و سختی مادرم از هزاران بار مردن برام سخت تر بود..
مادراتونو همین حالا ببوسید و تا میتونید بهش محبت کنید.
من هنوز خدا بهم صبر نداده و نتونستم قبول کنم.دلخوشم به اینکه شبها مادرم به خوابم بیاد وببینمش.