مشکل بزرگم طرز حرف زدن شوهرمه
اصلاخوب نیست بی نهایت رک که نه بدون ذره ای درنطرگرفتن طرف مقابل حرف میزنه ازوقتی سمت گرفته بد وبدترشده جرات ندارم بگم بالای چشم خواهرت ابروعه درصورتی که خودش باخواهرش قهره کاری میکنه بیاوببین
توخانوادم باطرزگفتارش شرمندم میکنه منوضایع میکنه فکرمیکنه رکه واین خیلب خوبه
بچه هامت خسته م کسی ام ندارم درددل کنم خالی بشم
میگم زندگی روول کنم برم
اخه تاکی به پاش بسوزم،همش ببخشم،فوق العاده بدشده من خیلی مودبم خیلی شیرین حرف میزنم بخدا تعریف نمیکنم حتی خانواده شوهرمم بهم میگن،امااین....
حتی توعقدمونم خوب بود بعدعروسی کمکم خودشونشون داد
دیگه دلم باهاش نیست حس میکنم دارم خوردمیشم