خسته شدم انقدر براي بقيه زندگي كردم ..
ميخوام براي خودم زندگي كنم
دلم ميخواد برم يجاي دور كسي نباشه
دلم ميخواد فرياد بزنم
دلم ميخواد محو بشم اصلا نباشم
هيچكس قدر كارامو ندونست
همه زندگيم شده خوشحال كردن بقيه
همش به خودم ميگم اينكارو نكن زشته اونكارو نكن بده عيبه
خودم چي
مدام تخت فشارم