امروز با مادرم از بازار برگشتیم بعد سوار تاکسی شدیم منو مامانم و یه مرد شاید ۴۵ تا ۵۰ ساله سوار شد بعد یکم که ماشین رفت پول دراورد ده هزاری کرایه هر نفرم سه هزار بود بعد پولو داد دستشو به پام مالید 😳هیچی نگفتم اومدم اینور تر سه ثانیه بعد بازم همونکارو کرد نگاش کردم گفت ببخشید دیگه داشتم میمردم نتونستم خودمو کنترل کنم گفتم احمق عوضی کثافت خجالت بکش همسن بابامم نیستی همسن پدربزرگمی دیگه گفت اقا وایسا پیاده میشم منم همش بهش فحش میدادم بعد وقتی پیاده شد گفت خودتی عوضی بیشعور بعد یه پسر ۲۵ ۲۶ سالش بود فک کنم بینیشو تازه عمل کرده بود معلوم بود میگفت ابجی بخدا تازه عمل کردم وگرنه همونجا میکتمش نمیزاشتم پاشه الان دارم حرص میخورم چطور کتکش نزدم مادرمم ترسیده بود همش میگفت بس کن باشه حرف نزن
دیگه حرص نخور
خوب کردی ابروشو بردی
خوب کردی افرین
مردم چقد اشغال شدن😐☹️
فقط مامانت
دمت گرم جوابشو دادی
همون بار اول باید جواب میدادی
فقط اون پسره ک گف ابجی تازه. دماغو عمل کردم😂😂😂😂
خدا زنده نگه داره پسره رو
خاک تو سرش،،،، یه بار یه الاغ با من توی تاکسی همینکارو کرد منم حامله بودم الان چند سال گذشته همش خودخوری میکنم که چرا نشستمش
افرین که ساکت نموندی اونجوری بیشتر حرص میخوردی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
