یه دوست خیلی قدیمی دارم یه پسر ۱۵ ساله داره و منم دخترم ۱۳ سالشه حالا هی دوستم زنگ میزنه میگه بیا خونمون شوهرم میگه حق نداری بری پسرش بزرگه نه تو برو نه اون بیاد خونه
دوسال کرونارو بهونه کردم نرفتم حالا که واکسن زدیم گیر داده میگه بیا
منم حقیقتش دلم نمیخاد بخاطرش تو خونمون دلخوری پیش بیاد چه بهونه ای بیارم
الان کرونارو بهونه میکنم نمیدونم بعدا چه بهونه ای بیارم
بنظرتون زشته بهش رک بگم شوهرم نمیزاره؟
ای بابا
نه رک نگو بنظرم دلش میشکنه
نمیشع باهاش بری بیرون؟دوتایی باهم برین بیرون
پسرش که کاری باشما نداره بنده خدا🥲
کاری به هیچ چیز دیگه ندارم ،ولی شوهرت میتونه با هر کی پسر داره رفت و آمد نکنه یه عمر، ذهن ش بیماره
حقیقت رو بگو و خلاص
منم شوهرم رفت و آمد با دوست خییییلیییی صمیمیم رو قدقن کرد بهش گفتم اونم خیلی خوب باهاش کنار اومد
بگوشوهرم رفت وآمدودوست نداره
الان شوهرت میترسه پسره دوستت دخترتو بخوره؟
دوتای برین پارکی کافه ای بازاری همدیگرو ببینید
پسرشو که نمیاره تو هم دخترنو نبر
