تابستون دیگه توانایی راه رفتنش کم شده بود و شده بود ۳۷ کیلو خیلی داشت اذیت میشد اگه زنده می م ...
منم پدرم ۱۳ سال مریض بود روزی چند بار آرزوی مرگ خودشو میکرد مخصوصا سالهای آخر ایزی لایفی شده بود مرد پرغروری بود براش واقعا سخت بود پارسال اردیبهشت آسمونی شد ...
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
شوهر عمه ام ک فوت شد خواهرش اومد خونه عمه ام بعد رفت خونشون فرداش اومد سرخاک مادرشم گریه نمیکرد البته از اول کمی خونسرد و سرد هستن شوهر عمه ام سکته کرد فوت شد اما خیلی راحت کنار اومدن
البته مااز دل آدم ها خبر نداریم شاید تو دلشون خیلی غصه دارن
عزیزم هر کسی دوره سوگ رو یه جوری میگذرونه به بقیه هیچ ربطی نداره . بنظر من چون برادرتون مریض بوده و رنج زیادی متحمل میشده شما از راحت شدنش حس خوبی دارید . کی دلشو داره هر لحظه عزیزشو ناخوش ببینه ؟ خدا رحمتش کنه .
تابستون دیگه توانایی راه رفتنش کم شده بود و شده بود ۳۷ کیلو خیلی داشت اذیت میشد اگه زنده می م ...
الهیییی خدا بیامرزه😢بیماری شون چی بود. خیلی سخته. خدا صبرتون بده. به نظر من شما از اون خانواده های درون گرا هستید که تو مراسم ها جیغ و داد نمیکنن. من خودم برادرزاده ام فوت کرد. جلو فامیل دوست نداشتم گریه کنم. قلبم به درد اومده بود . ولی هرگز دوست ندارم اشکم جلو کسی در بیاد
جلو مردم نه زیاد اوایل کرونا بود باور کن بیشتر فکر بهداشت مردم بودم ماسک میدادم الکل هم میزدم براشون برای خاکسپاری اصلا اون جوری که دلم میخواست گریه نکردم