امشب تو مراسم فاتحه خونی بودم.همسر متوفی نه گریه میکرد نه جیغ نه اشکی نه ناراحتی خیلی عجیب بود برام دختراش چقد گریه کردن ولی خودش بیخیال نشسته بود .چندبارم دیدم با مهمونا میگفت میخندید 🙄🙄🙄😐😐
یکی منو بلایکه لدفن
شوهرم عاشقمه مثل خدا منو میپرسته بهم میگه تو معبود منی،جلوی همه دستامو میبوسه،،،، شوهرم ادم درستی نبود هیچکس هم جلودارش نبود تا اینکه با من ازدواج کرد اینقدر عاشقم بود که درس خوند فوق لیسانس گرفت کار خوب پیدا کرد دور همه چیز خط کشید و خلاف و دوستاشو بوسید و کنار گذاشت،،،، چون خیلی باهام خوبه منم دوستش دارم ،،،،، پسر خالمم قبل از ازدواجم بهم پیشنهاد داد که خواهراش نزاشتن و اون رفت سربازی منم ازدواج کردم ،،،، بعد از ۱۵ سال با اینکه ازدواح کرده بود بهم پیام داد که نمیتونم فراموشت کنیم بیا با هم بریم امریکا بدون خبر،،،،،،، منم گفتم هرگز نمیتونم دل از بچه هام بکنم و روی ابروی پدرم و شوهرم پا بزارم
وقتی میریم خونه عموم زنعموم از جاش بلند نمیشه و کار نمیکنه تمام پذیرائی و غذا پختن با عموم هست
