دیشب خونه مادر شوهرم دعوت بودیم عموی همسرم هم با خانواده و جاری ام اونجا بودن بعد سر سفره من با دخترم کنار هم بودیم یه خورشت جلو ما بود مادر شوهرم وسط غذا خوردن ما خورشتو برداشت گذاشت جلو شوهرم که اونور سفره بود سه تا خورشت هم گذاشته بود جلوی جاریم و شوهرش .. قبلا هم چند بار این کار رو کرده بود ولی من گفتم شاید حواسش نبوده ...واقعا دوس ندارم دیگه برم خونه اش ولی مجبورم حالا دوس ندارم دیگه غذایی یا حتی یه لیوان چای بخورم نمیدونم چجوری برخورد کنم
من باشم ديگه پامو اونجا نميذارم
جلل الخالق. ولش کن بابا معلوم الحاله
اهمیتی نده .
خودتو حساس نکن
تعبیر به بد نکن
دلت سیاه میشه
به مرور زندگیت تلخ میشه
شوهرت هم دید
منم بودم لب به چیزی نمیزدم... حرفی هم زدن میگم خب من که سیرم غذای شما هم کمه به بقیه برسه خخخ
نه اتفاقا تو نخوری خوشحال میشه
من جای تو باشم به شوهرم میگم خورشت رو بده به من و بیشتر می خورم تا دیگه آدم بشه از این مسخره بازیا درنیاره
دفعه بعدی وجود نداره
شوهرتون متوجه شدن جلوی شما خورشت نیست؟باید همون موقع برمیگردوند و میگفت شما و دخترم خورشت ندارین و میزاشت جلوتون.تا مادرشوهرت متوجه رفتار زشتش بشه.و سعی کن سر سفره کنار هم بشینین..ماهمیشه کنار هم میشینیم.
وقتی ک میخواین غذا بخورین اگه دفعه ی دیگه مادر شوهرت این حرکت انجام داد به شوهرت قبلش بگو اگه مامانت خورشت و از جلوی ما برداشت تو دوباره بزارش جلوی من
اگ حساسیت ب خرج نمیدی و واقعا منظوری داشته بنظرم دیر ب دیر برو خونش غذاهم نخور اصلااا
منم بودم ناراحت میشدم حالم گرفته میشد خیت میشه ام اشتهام کور میشه به شوهرم میگم سعی میکنم که نرم
میگفتی،مامان جون،نوتون داشت غذامیخورد.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
