گفتم مامان نزاش بدش همسرم دید حالم خوب نی گف بازم بشون بگو توک میگی اجازه دادن بیا بریم منم گفتم بیا جای ک بابام رفته ماهم بریم بدش ک رفتیم اومدم دم در دیگ نیومدم خونه بابامو رسوندیم با مامانم خودم رفتیم ی دور بزنیم بیایم بد نیم ساعت برگشتم گف چرا میری خیلی بده رودادم بت پرو شدی دیگ باید هرجا بری ب من بگی نمیزارم بری
چرا از مادر شوهرت اجازه نمیگیری سر خود شدی ...