من شوهرم منو میخواست خانوادش میبردنش جاهای دیگه تا من از سرش بیوفتم
اما بالاخره قسمتش من بودم
الان بهش میخندم میگم برو ببین الان اون زنت بود من با کلاس از کنارت رد میشدم بهت سلام میکردم و تو جیگرت خون میشد
شوهرم میخنده و میگه تو رو خدا حالمو بد نکن 😝میخوام حرصش بدم یه وقتایی