2733
2734
عنوان

اومدم درد دل کنم

600 بازدید | 61 پست

کسی ندارم باهاش حرف بزنم مادرم که از اول مادری نکرد برامون امروز تعطیل بودم دخترم دلش گردش می خواست به شوهرم گفت اونم بیکار بود تو خونه گفت فرض کن ماشین نداریم دخترم خیلی گریه کرد اروم ش کردم با کارتن اینا دیدم ماشین داد به برادرش تا با زن ش برن گردش واقعا دل شوهرم برای گریه دخترم نگرفت فقط نیم ساعت دخترم گریه کرد اصلا حس پدری ندارن بحث جدایی هم باشه میگه دخترتم ببر دیدم دخترم خیلی بی تابه با هاش رفتیم با پای پیاده چند خیابون بالاتر و گشت زدیم و خوراکی خریدم براش الان دخترم مثل فرشته خوابیده ولی دلم بغض داره نمی دونم شاید خدا می خواد به تنها بودنمون عادت کنیم نمی دونم واقعا

مثل شوهر بیشعور من پیش منه مثل برج زهر مار میمونه ولی به بیرونقشنگ شارژ میشه یا یکی زنگ میزنه از رفیقاش قه قه میخنده و با لبخندجواب میده فقط انگار از من تلب کاره خدا حقم رو ازش بگیره جونیم حرومش شد 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

😞😞😞😞چی بگم هرکی تو این دنیا یه جور داره میسوزه

خدایا مارو ب غیر از خودت واگذارمکن🙏میشه برا سلامتی امام زمان وسلامتی خودمون صلوات بفرستین😍الهی ب امید تو نه ب امید غیر از توکه همه امید مافقط تویی❤میشه برای شفای پدرم دعاکنین ک سایش بالاسرمون باش تنهاامیدمه🙏🥺
2728
2738
دخترم از بس گریه کرد نامرد خدا ماشین شو ازش بگیره

حق داری عزیزم شوهر اشغال منکه بچم گریه میکرد نمی‌خواست باهاش بره تو دعوا  با من به زور بچرو برد باز خوبه بچتو ازت نمیگیره امضامو بخون 

           کاربری چهارم                          هفده سال پیش بین خرید گوشی لمسی که تازه مد شده بودو تختخواب من تخت خوابو انتخاب کردم چون دلم زندگی و عشق و دوست داشتن میخواست ،نه کامپیوترو دوست داشتم نه گوشی نه بلوتوث نه کلیپ نه عکس نه فیلم ، من مجازی رو نمیخواستم من واقعیتو با خوبیها دوست داشتم چون احساسی و واابسته بودم اما ده سال بعد بالاخره دوتایی با چه شوقی گوشی خریدیم، با اومدن تلگرام ، واتساپ و اینستاااااا تو  باخیانتات ذاته واقعیتو نشون دادی، حس کردم ، باور کردم بعد ازون سرو صدا ها و دعواهایه شدید  تحقیر شدم  خورد شدم، حس کردم بازی خوردم، بچه رو وسیله زجرکش کردن من کردی  به خاطر بچم باید شاد بودم و میخندیدم و زندگی میکردم دو سال طول کشید تا سرپا شدم  اما شما رو از توی خونه ی دلم و قلبم انداختم بیرون، گذشت تا امروز من زنی شدم مستقل محکم و قوی ،سخت بود اما تونستم ، همه ی برنامه هایه موبایلو یاد گرفتم اما درست ازش استفاده میکنم به شما بارها گفته ام برو همه ی پولها و اموال را هم  بردار فقط برو بزار یه صبح که بلند میشم شمارو نبینم و از ته دل دوباره بخندم مگر چند بار زندگی میکنم اما شما مرا رها نمیکنی باشه این نیز بگذرد، میدانم گوشیم راپنهانی برمیداری حرفایه دلم را میخوانی پس بخون شما جوونیه منو به لجن کشیدین قطعا اگر عمرمن به این دنیا باشد پیری شما را به لجن خواهم کشید ، اما بدون شاید هیچ کس به اندازه ی من از اومدن فضایه مجازی خوش حال نیست  زندگی را به کامم زهر مار کردی  اما بهتر ازین بود که تو پیری میفهمیدم بهم خیانت کردی و اتش میگرفتم و کاری از دستم بر نمیامد پس خدایا بازم شکرت الان حداقل احساسم بزرگ ترین سرمایه ام را خرجت نمی کنم ارزوی بوسیدن و دوست داشتنت را تا ابد به دلت خواهم گذاشت 💏 💑  خانومی که امضامو میخونی من راز دلمو فقط برا این نوشتم که گذشتم  یادم نره و از یه سوراخ ده بار گزیده نشم ،پس ممنون میشم که به خاطر امضام منو لایک نکنین و سوال نپرسین چون دوست ندارم هر روز برام یاداوری بشه🌹
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز