اول ازهمه بگم ک برادرم وخانومش ب من اصن ربطی ندارن ولی بعضی اوقات دلم واسه داداشم میسوزه امروزهمه خونه مادرم بودن ومنم تصویری باهاشون تماس گرفتم وبرادرم وخانومش اومدن واحوال پرسی کردن توهمون بین شددادوبیدادوقطع کردن ومن نگران شدم ب مادرم زنگ زدم ومادرم ب شدت ناراحت بودوجریانوگفت واسم گفت گوشی نازنین زنگ خورده ورفته داخل اتاق وداداشم پشت سرخانومش رفته داخل وچنددقیقه بعدشده دادوبیدادوداداشم گوشیوشیکسته وخانومشم درحال گریه ازخونه زده بیرون وداداشمم دنبالش رفته ومادرم گریه میکردومیگفت ک چندوقته زندگیشون جهنم شده وداداشم حالش بده اینم بگم زنداداشم ماروهمه آنفالوکرده وپیجشم قفل کرده ولی نمیدونم چراومام پیگیرنشدیم ونمیشیم ولی ممکنه ک اتفاقی افتاده باشه؟!برادرم خیلی مظلومه ولی مقصرخودشه ک ازهمون اول باهمه چی این خانوم ساخت والانم احساس میکنم زندگیشون داره داغون میشه