تا اخر بخونید
شوهرخالم معتاد بود قبلا یکبار هم خالم ازش طلاق گرفت ولی دوباره باهاش ازدواج کرد یه بچه ۱۱ ساله شلوغ و پرو خطرناک هم داره که شوهرخالم با کامیون اینا کار میکنه پسرشم میبره مادربزرگ و دایی و کل فامیل. هم به خالم همش درحال کمک کردنن ولی شوهرخالم سیر نمیشه چاقه همش میخوره هیچ پولی ندارن یه روزه پولو تموم میکنن مادربزرگم خونه خریده واسشون به نام خالم کرده شوهرخالم دوروز خالمو با شلنگ زد بعد خالم مجبور شد به نام شوهرخالم کنه چندبار شوهرخالم خواست خفش کنه و بکشتش
الانم خالم خونه مامانبزرگمه خیلی ولخرجه پول نمیتونه نگه داره