2733
2739

یه تجربه هم غیر ازون گنگستر دارم 

یبار خواب دیدم که حرز امام جواد رو یه جن از دستم میخواد خارج کنه توی خواب حس میکردم که دارم میمیرم و وارد تونل مرگ میشم وقتی از خواب پریدم حس کردم روحم خیلی دیرتر از همیشه به بدنم برگشت انگار وقتی نشستم تازه تونستم بعد از ساعت ها نفس بکشم و اینو حس میکردم که عمر دوباره گرفتم (یکی از نزدیک ترین حالت ها به مرگ) وقتی یکم نفسم جا اومد و از نفس نفسم کم شد نگاه کردم دیدم جای حرزم دکمه اش باز شده و حرزم درحال خارج شدن بوده (اتفاقی که سابقه نداشت و با وجود یک جای حرز مطمئن و محکم عجیب بود) 

البته بگم اون زمان دشمن و حسود زیادی توی زندگیم بود و درگیر طلسمای مختلف بودم (بعضا طلسم های مرگ) 

عکس خودمه ، دوست و فامیل عزیز نظرشما مهم برای خودتون،خونوادتون و آرزوهاتون صلوات جدیدی ختم کنید 😅 --- هنوز چشمم به اون خونه س

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

بلایکید دای

دیشب با خدا دعوایم شد ... باهم قهر کردیم فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد رفتم گوشه ای نشستم چند قطره اشک ریختم وخوابم برد صبح که بیدار شدم مادرم گفت . نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می امد...
2728
ی بار هم خواب بودم زیر پتو حس کردم یکی به پام دست زد قشنگ حسش کردم ولی گفتم شاید توهم باشه ی بار هم ...

وای گفتی برای منم این خیلی پیش اومده که موقه خواب بهم دست بزنن🤦‍♀️🤦‍♀️ ولی چون تعریف میکنم خیلیا فکر میکنن توهمه نمیگفتم

وای حالا چرا میگف آروم باشی؟😵 

من از شما چند تا سوال دارم خصوصی مزاحم نیستم ؟ 

خواهش میکنم

دیشب با خدا دعوایم شد ... باهم قهر کردیم فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد رفتم گوشه ای نشستم چند قطره اشک ریختم وخوابم برد صبح که بیدار شدم مادرم گفت . نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می امد...

بچه بودم حیاطه خونمون بزرگ بود و دسشوییمون توی حیاط بود

یشب رفتم برم دسشویی دیدم یه شئ ه قرمز اندازه یه دیش ماهواره بالاسرمه سرم رو بالاکردم دیدم یه دوری زد و به سرعت مستقیم رفت تو دله اسمون

ترسیدم دویدم توی خونه به همه گفتم ولی کسی حرفما باور نکرد...هتوزم نمیدونم چی بود

من ی بار ب ی مورچه نون دادم برام دست تکون داد😶 شایدم من خیالاتی شدم

🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂منم یه باروصدای جیغ وداد مورچه هاروشنیدم توپلاستیک نون بود دراز کشیده بودم زمین گوشم کنار پلاستیک بود هی صدا میومد هی صدا میومد میگفتم صدای چیه پاشدم دیدم ولی مورچه تو پلاستیک هست میدونین که صدای مورجه انقدر بلنده که از آستانه شنوایی ماخارجه

سعی میکنم توتاپیک هایی که خیلی خلوته شرکت کنم شاید تونستم کمکی بکنم 
2740
اینا همش توهم خودتون یا دیگرانه که براتون تعریف کردن. برای هر اتفاقی یک دلیل علمی وجود داره.

اره بابا من انقد تنها خوابیدم ..اینا ادم میشنوه میره صد قرن پیش 😂

خدایا شکرت🙏

من از اینجور چیزا جدیدا زیاد می بینم اما شوهرم اصلا قبول نمی کنه جن بیاد تو دنیای ما ، وقتی براش تعریف می کنم می خنده می گه ساقیت حلال خوره 😂

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. *با احترام درخواست دوستی رو نمی پذیرم*دوستان لطفا تاپیکم رو بخونین 🌹مهربون می شه واسه مامانم یه صلوات بفرستی ؟🙏🦋

من موقع زایمان که بی حس بودم حس کردم مردم روحم تو به صفحه سفید غلط میزد قشنگ یه ساعت اینا خودمم هی مگفتم وای حتما من سرزایمان مردم. ولی دیگه به کسی نگفتم وقتی هم بهوش اومدم دیدم برام دستگاه تنفس گذاشته بودن

سعی میکنم توتاپیک هایی که خیلی خلوته شرکت کنم شاید تونستم کمکی بکنم 
فک نکنم ب اندازه ما وحشتناک و واقعی باشه ما دقیقا مثل فیلم جنگیره🥵😵🤕🤒😰😨😱😭

یا خدااا ازین وحشتناکتر😱😱 زیاد صدقه بدید ایشالله آزارشون نرسه بهتون😖😖

امروز صبح ی اتفاق خیلی عجیب افتاد . صبح زود که من و شوهرم خواب بودیم من احساس کردم یکی داره از رو پتوم رد می شه بیدار شدم ، یعنی جای پاهاش پتوم می اومد پایین تر . دیدم یه پیرزن خمیده با موهای بلند رفت طرف بخاری نمی دونم چیکار کرد دوباره برگشت از رو پتوی من و شوهرم رد شد . 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. *با احترام درخواست دوستی رو نمی پذیرم*دوستان لطفا تاپیکم رو بخونین 🌹مهربون می شه واسه مامانم یه صلوات بفرستی ؟🙏🦋
یا خدااا ازین وحشتناکتر😱😱 زیاد صدقه بدید ایشالله آزارشون نرسه بهتون😖😖

درسش کردیم دیگه خونه پدرشوهرم بود زیر زمینشون اونجا کارونسرایی را انداخته بودن براخودشون اونیکه تو جلد خواهرشوهری بود لوشون داد

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز