خوشحال بودین یا ناراحت ؟؟ چیکار کردین
خنثی خنثی
معمولی
تا مدت ها بمامانم وخواهرم نگفتم خجالت میکشیدم
خوشحال
همون روزی بود ک حاج قاسم شهید شد
فرداش امتحان ریاضی داشتم 😂
من فک کردم پرده ام پاره شده...
حسی نداشتم
فقط یکم استرس
یکم هیجان زده بودم
۱۳ سالم بود😐🤣
روز تولدم دهنم سرویس بید
داشتم شمعو خاموش میکردم خودتون بعدش رو تصور کنین🤣😁
اجیم خیلی تباه بود رفته بود ب بابام گفته بود
هیچ رفتم حموم دیدم خونیم، مامانم از قبل توضیح داده بود، برای همین اتفاق خاصی نیوفتاد
معمولی
روتخت مامانم بودم ب گند کشیده شد
ب روی خودمم نیاوردم کار من بوده
نماز خوندم🙁بعد به مامانم گفتم من نمیدونم چیه این خون خندید بهم توضیح داد
رفتم نوار بهداشتی خریدم
حسی نداشتم چون قبلا دربارش خونده بودم
بابام از من ناراحت تر بود😂
میگفت حالا نمیشه یه امپولی چیزی بزنه خوب بشه
داداشم دست میذاشت رو شونش میگفت بابا ناراحت نباش یه فکری میکنیم😂
شده بودن پت و مت
حس خاصی نداشتم
خوشحال هم نبودم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
