مامانم کار میکنه بعضی وقتا جمعه هام میره سرکار یه داداش 2 ساله دارم امروزم کارش زیاد بود بهم زنگ زد گف بیا بچه رو نگهدار من باید برم سر کار داداشمم خونه بود گف من نگهمیدارم ولی چون داداشم مریضه گف تو بیا ازش مراقبت کن شوهرمم فقط روزای جمعه خونس صبح بود صداش کردم گفتم من میرم خونه مامان گف نرو امروز لطفا قراره بریم بیرون با دوستام قرار گزاشتم خانوادگی بریم بیرون شهر لطفا بخاطر من امروز نرو هفته پیشم نیومدی داداشتو بهونه کردی حالا فردا برو آخه خیلی وقته برنامه امروزو چیده بودیم مامانم یهویی زنگ زد گف بیا. هم دلم پیش مامانم موند هم دیگه نتونستم این هفتم نرم به مامانم گفتم مامان میشه فردا بیام امروز نمیتونم مامانم گف باشه ولی حس کردم ناراحت شد بنظرتون اشتباه کردم؟
نه
بچه ام میبردید خوووو
خب شوهرتم حق داره دیگه ی روز میخواد برین تفریح
نمی شد داداشت و با خودتون می بردید
نه
ن عزیزم
نه برای مامانت بعدا توضیح بده مامانا مهربونن
تو هم بی احترامی نکردی
خیز
نه کار درستی کردی
نه وقتی ازدواج میکنی نفر اول زندگیت باید همسرت باشه
نه کار درست رو انجام دادید. الویت شما زندگیتون و همسرتونه و وظیفه نگهداری برادرتون هم با شما نیست.
نه
اولویت الان تو باید همسرت باشه
الهی بگردم چقدر درکت میکنم
ایشالله ناراحت نشده و قطعا درک میکنه براش نوضیح بده ولی همسرت مهمه خوب کردی دلش و‌بدست اوردی
چیکاره مامانش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
