خدایا من یه اشتباهی کردم و برای اشتباهم دارم ساعتها و روزها و هفته ها و ماه ها و سالها تاوان پس میدم خدایا غلط کردم اشتباه کردم منو ببخش و ازین وضعیتی که توش گیرکردم نجاتم بده.گره زندگی من فقط به دست خودت بازمیشه. خدایا منو ازدست این روانی نجاتم بده به هرحالت که خودت صلاح میدونی که میدونم بهترینهارو برای بنده هات میخوای. لطفا برای آرامشم و رسیدن به آرزوهام دعام کنید حاجتتون روا.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
منم تو دوز دوم گلودرد داشتم ولی زدم مشکلی برام پیش نیومد
نویسنده ها عشق را بزک کرده اند، زشت و زیبا کرده اند،به ان صورت داده اند. هوگو میگوید:بسیاری ادم ها اگر عشق را در داستان ها نخوانده بودند هرگز عاشق نمی شدند./ کاش میشد جایی در پس کوچه های این شهرِشلوغ تورا یافت…مثلا یک عصر دلنشنینِ بهاری، درکافه ای مشرف به رودخانه،هنگام خوردن قهوه ای تلخ چشم در چشم شویم../ یاالله احلامنا بین یدیک.. فحققنا
نویسنده ها عشق را بزک کرده اند، زشت و زیبا کرده اند،به ان صورت داده اند. هوگو میگوید:بسیاری ادم ها اگر عشق را در داستان ها نخوانده بودند هرگز عاشق نمی شدند./ کاش میشد جایی در پس کوچه های این شهرِشلوغ تورا یافت…مثلا یک عصر دلنشنینِ بهاری، درکافه ای مشرف به رودخانه،هنگام خوردن قهوه ای تلخ چشم در چشم شویم../ یاالله احلامنا بین یدیک.. فحققنا
اذان صبح های حیات بخش .... باید وصیت نامه ی 💕 حاج قاسم 💕 را چندین بار خواند ، قبل از اینکه بزرگترین فرمانده نظامی جهان را از دست داده باشیم ، عارفی وارسته و سیاستمداری بصیر و ذوب در انقلاب را از دست داده ایم و اکنون ماییم و راه او و آنچه که او نوشته بود : خامنه ای عزیز را عزیز جان خود بدانید ، حرمتش را حرمت مقدسات بدانید .
پس مشکلی نداره .اگ کرونا بود خدایی نکرده در عرض دو سه روز شدید میشد .
نویسنده ها عشق را بزک کرده اند، زشت و زیبا کرده اند،به ان صورت داده اند. هوگو میگوید:بسیاری ادم ها اگر عشق را در داستان ها نخوانده بودند هرگز عاشق نمی شدند./ کاش میشد جایی در پس کوچه های این شهرِشلوغ تورا یافت…مثلا یک عصر دلنشنینِ بهاری، درکافه ای مشرف به رودخانه،هنگام خوردن قهوه ای تلخ چشم در چشم شویم../ یاالله احلامنا بین یدیک.. فحققنا