خانما مادرشوهرم با حرفاش خیلی خیلی اذیتمون میکنه دائم منو شوهرم رو با جاری و برادرشوهرم مقایسه میکنه،دائم مارو خورد میکنه و اونارو بزرگ میکنه،اصلا نمیدونم چجوری بگم با حرفاش دائم درحال سوزوندن و سرکوب و مقایسه ی ماست طوریکه هربار از شدت عصبانیت دستام میلرزه و بغضم میگیره و سر درد های عصبی میگیرم بخاطرش،مستقیم منو مخاطب قرار نمیده ک بتونم جوابش رو بدم کاملا غیر مستقیم حرفاشو میزنه،شوهرمم کامل متوجه میشه ولی هیچوقت هیچی نمیگه و از خودش دفاع نمیکنه همش میگه اشکال نداره و روز ب روزم بیشتر میره سمت مامانش و بهش وابسته ترمیشه،کاش متوجه بدی هاش بشه و کمی دور بشه ازش،نمیدونم چیکارکنم،هروقت میرم خونشون کلی انرژی منفی بهم دست میده و با حال بد همیشه از خونشون برمیگردم،بخوامم نرم شوهرمو تنها نمیتونم بفرستم خونشون،کلی پرش میکنن وقتی خودم باهاش نباشم و از طرفی هم شوهرم دوست داره باهاش برم،شوهرم هیچوقت بدی هاش رو نمیبینه و تا منم چیزی میگم بشدت دفاع میکنه ازش.چ خاکی سرم بریزم بخدا خیلی خسته شدم
قسم ب روزیکه دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت....
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘