چ توصیه هایی به ی تازه عروس میکنید؟ شما بر میگشتید در گذشته چیکار میکردید؟

ي چيزيو بهت ميگم

بابام هميشه حرمت مامانمو شكست ولي مامانم نشكوند

و مامان ب خاك سياه نشست

اگ هر جا حرمتو شكست كم نيار جلوش وايسا

همیشه این فکرو واسه خودت داشته باش بگو نکنه مهمون بیاد  وهروقت بهم ریخت زود پاشو جمع کن وتمیزکن خودتم اینجوری راحت تری...

هیچ وقت از این حرفا نزن که مرد که کار نمیکنه و اینا... بجاش تا اوایل زندگیت هست و سرتون خلوته و محبتتون زیاد کار های خونه رو به شوهرت هم عادت بده، مثل ظرف شستن دوتایی، حموم و دستشویی، پهن کردن لباس، جارو کشیدن بالکن، جاروبرقی... البته کار هایی مثل گردگیری و جابجایی وسایل خونه به مدل مرد ها نمیخوره... 

آشپزی هم اگه شوهرت دوست داره خوبه راه بندازی... 

یه چیز دیگه که کلی هست تو زندگی اینه که خوشی هاتو جار نزن چه تو فضای مجازی از استوری و اینا چه فضای حقیقی که بخوای تعریف کنی یا جلو دیگران خوشی زیاد کنین... چون جدا از چشم زخم حواست باشه شاید شادی حسرت و آرزو خیلی ها باشه که آه بکشن... 

امیدوارم خوشبخت شی

نبایدقبول کنی،،،، اوناوظیفه دارن برای هرمراسمی برات لباس بخرن به شوهرت اول بگو باارامش که این اصن درست نیس من دوست دارم خودم لباسموانتخاب کنم

هیچ وقت هیچ وقت بی احترامی نکن حتی اگه حقشونه

توهمه ی بحث های خانواده شوهر نظر نده

سکوت سکوت تنهاچیزیه که اصلاضررنداره

تودعواهاشون نظر نده بلاخره اونها یه خانواده ان باهم خوب میشن وفقط این وسط تو بدمیشی

تا میتونی ازشون نظر نخواه اینطوری نمیتونن زیاددخالت کنن

زیاد صمیمی نشو مسایل خانوادت رابراشون باز نکن

وقتی شوهرت عصبانی تامیتونی هیچی نگو بعدا که آروم شد منطقی باهاش صحبت کن وباآرامش بگو از فلان کارت ناراحت شدم

همیشه مرتب وخوش اخلاق باش

شوهرندارم

ولی دیدم ک خوشی های خودتو همسرتو ب مادر شوهر و جاری اینا نگو 

عکسا شادی و اینا رو هم زیاد نشونشون نده

یه قانون روانشناسی میگه اگه هرروز بعد از بیدار شدن۱۰تا وسیله رو سر جاش بزاری هیچوقت خونت به هم ریخته نمیشه..

وقتی غذا درست میکنی یا کیکی چیزی همون موقع هر ظرفی ک کثیف میشه رو بشور اگه بزاری همش باهم جمع شه سختت میشه..

دو یا سه روز در هفته (بستگی به خودتون داره تعدادش).. رو تو یه ساعت اختصاص بده به شستن لباسات رو یه برچسبای کوچولوی خوشگل بنویس بزن به در یخچال..

اصلا به هیچ وجه وسایل شلوغ و بزرگ برا خونت نگیر اصلا

من چنتاشو دارم دوسدارم کلا بندازمشون بیرون ولی نیازه..

به هیچ وجه هم شوهرت رو عادت نده ک شستن ظرفا،جارو کشیدن،یا غذا همیشه وظیفه توئه بزا بعضی وقتا اون کباب درست کنه یا هر غذایی بلده یا کمکت ظرف یا جارو بزنه..

انشاالله خوشبخت و عاقبت بخیر بشی عزیزم

احترامی که به خانواده خودت میذاری به خانواده شوهرت هم بزار

حرفایی که تو رو ناراحت میکنه رو زیاد بالا پایین نکن

تنبلی و تا لنگ ظهر خوابیدن اصلا نداشته باش تا یه جا لک میشه یا کثیف همون موقع درستش کن

سر هیچ و پوچ با شوهرت بحث نکن

همیشه وقتی شوهرت میره سرکار بدرقش کن و وقتی هم که میاد به پیشوازش برو و بوسش کن 

با شوهرت گاهی اوقات شوخی کن و خودتو واسش لوس کن

استارتر منم با ایشون موافقم.. به اضافه اینکه ظرف هارو یا نوبتی کن.. شام شوهرت بشوره صبحانه و ناهار تو

یا اینکه بگو تو کف مالی کن،من آب بکشم.. از همون روز اول

یه چیزی هم که دوستان گفتن و منم اضافه میکنم بهش،اینکه با خانواده همسرت درد و دل نکن حتی فامیل دور

ایراد های شوهرت رو به هیچ وجه به خانواده خودت هم نگو.. بذار احترامش تو خانواده ات حفظ شه.. اگه کسی چیزی پرسید فقط خوبی هاش رو بگو

ایراد داشت به خودش بگو دوست دارم همسرم این مدلی برخورد نکنه 

یکی هم اینکه بدون همسرت خونه فامیل،حتی خونه پدرت یا خونه پدر همسرت مهمون نرو

خونه دوستات رفتی دیگه هیچ ولی خونه مادرت صبر کن با خودش برو و با خودش هم برگرد

بذار بدونن تو الان خودت یه خانواده تشکیل دادی.. شاید این سختگیری یه نظر بیاد ولی بعدا اگه به همسرت بگی خدایی نکرده مامانم مریضه یا بابام مریضه،میگه برو بهشون سر بزن دیگه چرا به من میگی

درحالیکه  همسرت هم داماد اونهاس و خانواده ات توقع دارن اونم بیاد..

اگه خواستی درد و دل کنی برو پیش روانشناس یا زنگ بزن با روانشناس های رایگان که هست صحبت کن.. 

چرا؟😂

آخه من مجردی از کسایی که اینطوری بودن بدم میومد،بعد ازدواج به همسرم گفتم خوشم نمیاد و فک میکنم طرف احترام خودش رو داره از بین میبره

اونم موافق بود.. الان التماس میکنم بابا بیا بشین کنار من،میگم من یه زمانی گفتم دوس ندارن جلو جمع تو بغل من بشینی و بوس و ماچ ولی الان دیگه من ۳ تا بچه ازت دارم خونه فامیل نزدیک من بشین

میگه الان همه میدونن ما زن و شوهریم دیگه لازم نیس کنارت بشینم..

من به همسرم وابسته ام،راستش با هیچ کی مثل همسرم راحت نیستم دوست دارم کنارم باشه😊

خوشی هاتو فقط به مادر و پدر خودت و همسرت بگو که خیالشون راحت بشه و دیگه به خوشی هات کسی نگو چشم میخوری و همچنین خوبی شوهر هاتو 

با مادر و خواهر و هیچکس دردو دل نکن بدی شوهر و خانوادشو بکسی نگو

لباس را ازش بگیر بعد که جایی دعوت شدی یه لباس خفن بپوش اگه مادرش یا خودش میگه چرا اونو نمیپوشی با یه لبخند بگو چون تو سلیقه من نبود و من اینطوری لباس میپوشم یه اشاره به هیکلت کن در ادامه بگو شیک و باکلاس .اگه گفتن نه اون شیک تره بگو از نظر  شما که حتما اما از نظر من نه.شاید دوباره بگن دندون اسب پیشکشی...بگو والا منم نشمردم راستش گذاشتمش کنار تا هدیه بدم به یکی دیگه.اونطوری میفهمن اگه میخواستن حال تورو بگیرن حالا میبینن اون لباسم برای تو ارزش نداره

برا امضات یه سوال دارم😊😂

منم یه خوراکی خور هستم ولی چاق میشم،شما چاق نمیشی؟آخه سخته بذارم کنار

بااجازه اسی

بچه هابامادرشوهری که تلفنت راجواب نمیده درخونه اش رابرات بازنمیکنه جلوت وپشت سرت هرچی دوست داره میگه اگه باهاش یه جابخوای بری قبول نمیکنه بایکی دیگه بری ناراحت میشه ارتباطت راکم گنی همه جا جارمیزنه عروسم محل نمیذاره نمیاد خودشم دوسال دوسال خونت نمیاد اما بعضی وقتا هم که دروبازمیکنه خوب ازت پذیرایی کنه چطور برخوردمیکنین