خانما من با همسرم دعوام شده، همش سر خانوادش بحث داریم، احساس میکنم اونارو بیشتر از من دوس داره. من خیلی اذیت شدم این مدت. ی دختر سه ساله هم دارم. همش فک میکنه مادرش خیلی ساده اس و هرچی میگه از روی سادگیه و من همه حرفاشو بزرگ میکنم. منم گریه کردم الان اومدم هتل، اتاق گرفتم نمیخوام شب برم خونه. من اون همه گریه کردم اصلا تا حالا ی بار نگفته گریه نکن. موقعی هم که میومدم اصلا عین خیالش نبود. انگار جادوش کردن. به نظرتون کارم درسته شب نرم خونه؟
برو خونه بابات
یه نمونه از دعوا هاتونو بگو شاید شما حساس شدی ...
حالا کار ندارم به این ولی بمون هتل اگه نگران نشد نیومد من یکی باشم طلاق میگیرم
با اینکارت باز یه داستان جدید درست میکنی که معلوم نیس کجا بودی و این حرفا
عزیزم کار بسیار اشتباهی کردی که خونه رو ترک کردی.
هرچه سریعتر برگرد خونه.
یه اشتباه ما زنها اینه که فکر میکنیم خانواده اونا عزیز ترن
اصلا اینطور نیست.مردا خیلی براشون همسرو بچه مهم و عزیزن ولی تربیت غلطشون نمیتونه اینارو از هم تفکیک کنه و اینو به همسرشون اثبات کنن.
شما دچار اشتباه نشید
دختر خوب برو خونت چند وقت پیش زن همسایمون رفت
شوهرش همه جا دنبالش رفت خونه فامیل دوست آشنا
همه میگفتن حتما رفته هرزگی ،کلی حرف وحدیث دراومد براش ،ابروش رفت ،بااون که زنه ۴۰ ساله محجبه بود ودوتا بچه داره
شوهره شبش رفت کلانتری اعلام مفقودی کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
