اون صورت قشنگش و اون قد و بالاش و اون موقعا که اسمم و صدا میزد اصلا یادم نمیره. هرچیزی و یادم بره اون صورت قشنگش یادم نمیره. میترسم بخاطر خیالش نتونم دیگه با هیچکس باشم. میترسم از تنهایی با خیالش😔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یسری مشکلات. اون طلاق گرفته اخیرا، تو نامزدی. روحیش خوب نبود. ب گفته خودش من خیلی حالش و بهتر کردم و عاشقم بود. ولی چون نمیتونستیم رابطه ی جنسی داشته باشیم نتونست بمونه. گفت اذیت میشه و نمیخواد کار دست من بده. شرایط ازدواج مجددم نداره. هیچ راهی جز جدایی نداشتیم. چندبار جدا شده بودیم قبلا ولی طاقت نمیاورد و برمیگشت. میگفت افتابم سمت تو میچرخه🙃 ولی اینبار انگار راست راستیه