خسته ام خیلی
ولی نذاشتم هیچ وقت اون فکر کنه من خسته شدم .
همیشه همه جا کنارش بودم
هر معامله ای ک میرفت بکنه من میرفتم براش چونه میزدم بقران کارایی میکردم ک الان ب خودم میگم خاک تو سرت تو جلو اون همه مرد انقد سنگ شوهرتو ب سینه زدی ک چی
مریض میشد مگه ولش میکردم
وای ک هر شب باید ماساژش بدم اصلا هم از من خجالت نمیکشه
اینجامو برام ماساژ بده درد میکنه
حال ندارم فردا میریم بیرون /اینو همیشه میگه