پسر 2 ساله من دیگه داره دیوونم میکنه. خسته شدم از بس هر چی توی دستشه پرت میکنه. بچه های دیگه رو هل میده . ته مونده آب و شیرشو میریزه روی مبل و فرش. توی بازار و خیابون تقلا میکنه که خودش راه بره اونوقت سرش و میندازه پایین و بدون ترس همه جا سرک میکشه توی مغازه ها به همه چی دست میزنه. تو رو خدا کسی بچش اینجوری بوده تا حالا؟ دارم افسرده میشم کمکم کنید
وای نگوووووووووووووووووووو
خوشبحالتون که همگی بچه های آرومی دارین!
پسر منم خیلی شیطونه 4.5 سالشه
بچه هارو اذیت نمکیکنه ها
خودش خیلی اذیت میکنه
بچه هارو اذیت نمکیکنه ها
خودش خیلی اذیت میکنه
الانم هنوز بیداره فقط از باباش حساب میبره
مامان آرنیا جون پسر من خیلی مهربونه بچه ها رو هم خیلی دوست داره اما نمیدونم چرا وقتی کوچکتر از خودش میبینه میره که بغلش کنه بعدش یهو هلش میده . اما امان از شیطنتاش . گاهی اوقات مجبورم میکنه سرش داد بزنم یا اینکه روی دستش بزنم اما بازم فایده نداره.
پسر منم همینجوریه خیلی تنها و افسرده شدم
به خدا خجالت میکشم هر موقع مهمانی میریم همش به وسایلشون دست میزنه هر وقت برمیگردیم خونه کلی گریه میکنم. الان هم نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم . به خدا دوستش دام همه زندگیمه اما این کاراش خیلی عصبیم میکنه نمیدونم کی میخواد درست بشه.
نه پسر من بچه هارو دوست داره ولی کارای خودش خیلی شیطونیهههههههههههه
نه دیگه خداییش من از دستش گریه نمیکنم
هنوز به اونجا نرسیده سلام مامان نفس خیلی دلم میخواست باهاتون آشنا بشم
هنوز به اونجا نرسیده سلام مامان نفس خیلی دلم میخواست باهاتون آشنا بشم
با اینکه بعضی روزا مهد کودک میره و کلی با بچه ها بازی میکنه اما بازم مربی ها میگن که توی مهد خیلی قلدره . خوابش هم خیلی کمه اگه کاری به کارش نداشته باشیم فکر کنم 24 ساعت بیدار میمونه. غذاشو با هزار تا فیلم و بازی باید بهش بدم وگر نه نمیخوره
بچه های شما ظهر میخوابننننننننننننن؟
خیلی زحمت کشیدی سر برنامه انار جون شرمنده از اینکه یادآوری کردم
واقعا از خودت مایه گذاشتی
ایشالا گلت همیشه سالم و سر حال در کنارت باشه عزیزم
ایشالا گلت همیشه سالم و سر حال در کنارت باشه عزیزم
دختر منم همه اینکارها رو میکنه و به قول شیما جون اقتضای سنشونه منم گاهی از کوره در میرم ولی اصولاٌ براش توضیح میدم و یه جوری با هم کنار میایم ولی د رمورد زدن بچه ها من دخترم ورکلاس بازی میبرم مربی اش یه خانم فوق لیسانس روانشناسی کودک هست با تخص بازی درمانی به ایشون گفتم که دوستهاشو هل میده و یا میزنه از اونروز تو کلاس با عروسکها باهاش که بازی میکنه یه داستان تخیلی در مورد بچه های دیگه و زدن و اذیت کردن میگه و اینکه کار خوبی نیست و باید ناز کرد الان خیلی کمتر شده و دیگه انقدر مهربون شده که در و دیوار رو هم ناز میکنه بوس میکنه کلاٌ ابراز محبت بهش یاد داه من خیلی از این موضوع خوشحالم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
