بابای من ادم هرزه ایه.قبلا هم زن دوم گرفت زندگیمونو خراب کرد.من ۲۲ سالمه میخوام ازدواج کنم.خواستگارمم پسر خوبیه ولی بابام میگه سنت کمه و الکی از پسره ایراد میگیره
امشب دعوام شد با بابام.طبق معمول گفت من مخالفم و نمیخوام ازدواج کنی و بهت اجازه نمیدم و ....
منم گفتم مگه وقتی تو رفتی اون خراب رو گرفتی به ما گفتی و مشورت کردی که من الان بخوام به نظر تو اهمییت بدم؟ازدواج من به تو ربطی نداره اصلا
اونم خیلی ناراحت شد
حق گفتی
تو شرایطت نیستم
نمیدونم
چی بگم‌والا
هی...چ زمونه ای شده دلم میخواد برم ب زمان غارنشینا😑
کاری ندارم به کاری که انجام داده اما دلیلش چیه؟ اگه قانع کننده هست لجبازی نکن و به حرفش گوش بده
باباته💔هرکاری ام کرده باشه نباید باهاش اینجوری حرف بزنی🥺
کار بابات ک غلط بوده.. ازدواج برات زوده... هیچوقتم فک نکن شوهرت بهتر از باباته. مردا یک از یک بدترترن
نمیدونم ازدواج تو به صلاحت هست یا نه
ولی منم اگر پدرم ازدواج دوم داشت خیلی ناراحت و عصبانی میشدم و ممکن بود باهاش تند برخورد کنم
ن زشت بود
البته نظر منه
ولی اینجوری به هدفت نمیرسی
پدره بازم، لطیف تر بهش میگفتی میخوام
[QUOTE=209555923]کاری ندارم به کاری که انجام داده اما دلیلش چیه؟ اگه قانع کننده هست لجبازی نکن و به حرفش گوش بده
میگه سنت کمه.پسره هم شغلش ازاده
مواظب خودت باش گل دختر و عجولانه تصمیم نگیر زندگی مشترک خیلی سخته و خیلی صبر و تحمل فولادین میخواد ...بدون توجه و وایسادن جلوی کسی فقط با صبر و شناخت کامل تصمیم بگیر و با کسایی ک زندگی موفق دارن مشورت کن..میگن گاهی عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
