2733
2739

یه خلاصه زندگیمومیگم براتون اگه وقت کنیدبخونیددست بوستونم❤️لطفاب عنوان ی خواهر ی مادرراهنماییم کنین هیچکسوندارم خیلی تنهام💔😔

الان ۱۹سالمه تو۱۵سالگی کلاس هشتم ازدواج کردم.یه دخترخاااام وبی تجربه ونادان‌.تویه خانواده فقیروخیلی باطرزفکرروستایی وقدیمی بزرگ شدم.مامانم اصلاسیاست نداره خونش همیشه کثیف بین فامیل اصلاعزت احترام نداره بابامم ی ادم بیفکروهیچکدوم اعتبارتوفامیل ندارن‌.با۲۴سال زندگی ن خونه دارن ن ماشین ن پس انداز.رفتاربابچه صفرخیلیاش تقصیرمامانه اصلاچیزی بلدنیست الان خواهربرادرام باسن کم همه عصبی وافسردن داداش بزرگم بیکارهیچ پشتی نداره افسردس..خلاصه این ازخانوادم.....

شوهرم ک اومدخاستگاری ۲۳ساله بودوسربازومن مثله قدیمابدون توجه ک کیه چیه چیکارس جواب بله دادم ک فقط ازون خانواده بیام بیرون اصلانمیدونستم شوهروخانواده شوهرچیه....۱۵سالم بودولی خیلی چشم وگوش بسته توخانواده هیچی یادنگرفته بودم هیچی.....

خانواده شوهرمم ازلحاظ مالی هم سطحیم حالااونافکرشون بازتروبهتره ومادرشوهرم خیلی زن زرنگ وباسیاست ومیشه گفت خوبیه.بچه های نسبتاباادب وشادیم تربیت کرده..جمعیتشونم بیشترازخانمواده منه.خیلی فضای خانوادگیشون شادتروبروزترازخانواده منه...

خلاصه ازدواج کردیم ومثل قدیمیا...هیچ چی بلدنبودم هیچی ...قلبم دردمیگیره یاداون روزا میفتم💔😔

اولاش خیلی خانواده شوهرم دوسم داشتن خیلی.اماشایدباورتون نشه باشوهرم اصلاصحبت نمیکردم تایه چندماهیی.چون بلدنبودم شوهرچیه بایدچیکارکنم.مامانمم دریغ ازیه کلمه یاددان چیزی بمن.....

ینی اوایل بیشترباخانوادش بودم تاخودش اصلاچیزی ازون موقع هایادم نیس ولی مثل ی بچه بودم ک اینا ب فرزندخواندگی(خاندگی)گرفته بودن‌.کم کم گذشت ومن بزرگترشدم توخانواده اونارشدکردم وی چیزایی یادگرفتم وتواینسا وفضامجازی رفتم چندتاچیزی خوندم وبزرگترشدم اطلاعاتم بیشترشدفهمیدم خانواده شوهر چیه وکیه..اونام دیگ من براشون تازگی نداشتم ورفتاری ک جذبشون کنه نداشتم.کم کم روابط سردشداین وسطاازون بحثای همیشگی باخواهرشوهرداشتیم واینام فاصله انداخت تا همین چندماه پیش ک سریه موضوعی مربوط ب شوهرم بحث شدومنم جوابشونودادم قطع ارتباط کردم دیگ خونشون نرفتم.....روزوشبم باشوهرم دعواس هیچی ندارم توزندگی ن خونه ن ماشین هیچی ن درامدفقط ۱۰۰سکه مهریه‌....دیشب ک باشوهرم بحثم شدرفتم دروقفل کردم گف بیابروجای دیگ خودتوبکش اینجانکشی چیزی ب گردن من نباشه.....دیگ دوسم نداره هیچکس💔😔شوهری ک قبلادوسم داشت گریه میکردم اون ازمن ناراحت تربود.ولی انقدغرزدم هیچی بلدنبودم ک اخرای زندگیمه....

خیلی خلاصه گفتم خیییلی ..فقط بدونین من ی ادمیم ک مغرورم جواب میدم ومنم منم کردم جلوشون بااینک هیچی ندارم😔ولی همه میگن غیافه وقدو...ازشوهرم وخانوادش سرتره..‌.ولی شوهرم فقط اخلاق براش مهمه اصلاغیافه مهم نیست اصلاااا

اماچه فایده خانواده درست واخلاق درست و پول وهیچی ندارم....

بنظرتون چیکارکنم میشه چیزی رودرست کردروراست بگین؟؟؟؟

شوهرمم ی ادم منطقی ودرست کاریه فط خیللیییی سرسنگینه وزیادشادنیس ودرونگراهستش

تازگیام تودبیری قبول شده....خاک توسرم اگ من ادم بودم خیلی زندگی عالی میتونستم درست کنم....

چ غلطی کنم حالا...انقدگریه کردم چشام داره کورمیشه......

لطفاراهنمایی کنین اجرتون باامام حسین💔😔

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خب از الان دوباره شروع کن با شوهرت حرف بزن بگو کمکت کنه

دخترم،،به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرتبا تمام سختی‌های دنیا خواهم جنگید؛به من تکیه کنکه تکیه‌گاهت عاشقانه دوستت دارد
2728

بگو من این اخلاقمو دوس ندارم کمکم کن بتونم تغییر کنم اگه خانوادشم خوبن ی بار ی شیرینی بگیر برو اونجا یواش یواش رفت و امد و زیاد کن

دخترم،،به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرتبا تمام سختی‌های دنیا خواهم جنگید؛به من تکیه کنکه تکیه‌گاهت عاشقانه دوستت دارد

عزیزم برای درست کردن رابطه دیر نیست .بین همه زن و شوهرا حرف هس .برو پیش همسرت .بهش بگو اشتباه کردی .بچگی کردی .حرفایی که نباید بزنی .زدی .بگو من دوستت دارم با همه ی اشتباهاتم .بگو میخوام تغییر بدم رفتارمو .کمکم کن .مشخصه همسرتون دست رد نمی زنه به سینه ت

2738
عزیزم برای درست کردن رابطه دیر نیست .بین همه زن و شوهرا حرف هس .برو پیش همسرت .بهش بگو اشتباه کردی . ...

جای بدداستان اینه ک این حرفاروبهش گفتم ولی بازم احمق بازی دراورم چون نفهمم نمیدونم کجام چیکارمیکنم....دیگ گوشش ازین حرفاپره

اینکه شما الان متوجه هستین که توی خانوادتون مادرتون زرنگ نبوده و...خودش یک برگ برندس سعی کن به خودت برسی مرتب تمیز باش با شوهرت مث دوستت رفتارکن خودتو بهش نزدیک کن ولی نچسب بهش .گلایه نکن با سیاست رابطه ات رو درست کن عزیزم این دلخوریای مادرشوهرخواهر شوهر توی هرزندگی هست مهم اینه چطور بتونی باهاش کنار بیای تا لطمه به خانواده وروابطتون باهمسرتون نزنه .دوست داشتی درخواست دوستی بده تا بتونم کمکتون کنم عزیزم

نگران نیستم .همه چیز درست میشود.آب ریخته روی زمین،جمع نه اما خشک میشود.قلب شکسته خوب نه اما ترمیم میشود.وهنوز هم میتوان در گلدان شکسته گل کاشت.
عزیزم برای درست کردن رابطه دیر نیست .بین همه زن و شوهرا حرف هس .برو پیش همسرت .بهش بگو اشتباه کردی . ...

یه چیز دیگم اضافه کنم .هر موقع حرف خانواده همسر یا همسرت باب میلت نبود .اصلا جواب نده .فقط سکوت کن .چون اون موقع حرفایی ادم میزنه که نباید بزنه .این کار رو انجام بدی نود درصد مشکلات حل میشن خود بخود

بنظرم بهش بگو که تو از روی عمد اینکارارو نمیکنی و متوجه رفتار بدت نیستی ازش بخاه کمکت کنه

گاهی فکر میکنم درست از همون لحظه ای که دستای کوچولوتو توی مانیتور دیدم با انگشتای ظریفت فهمیدم دنیا میتونه برام اندازه ی دستات باشه و معنای زندگی یعنی بودنت عشق کوچولوی من با دستای خوشگلت برا همه کسایی که آرزو دارن مامان بشن دعا کن ‌خدا یدونه مثل تو بزاره تو دلشون ‌‌‌تا معجزه ی خدا رو حس کنن❤❤تیکر تولد گل پسرمه به وقت یک سالگی🥳
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز