دختر خاله پدرشوهرم، ک میشه دختر نوه عمه بابام، مریضه سنش بالاهه، سرطان داره، اینا کلا باهاشون قهرن الکی، کل فامیل بابام خیلی دوسش دارن باهاشون رفتا آمد داشتیم، من زنگش زدم بعد شوهرم فهمید هزارتا حرف بهم زد، الانم پدرشوهرم در اومد بهم گف خودسرانه زنگ زدی بدون اجازه کسی و.... ، شوهرم سرکاره، انوقت خونم طبقه بالا پدرشوهرم ایناس، من اومدم بالا، زنگ زد ب شوهرم گف تو مرد نیستی، بخدایی ک بالای سرمه دردمو میدونه ن دختر توقع داری بودم از اول ن ازشون چیزی خاستم بی زبون و بدبختم، الانم مادرشوهرم رفته بود بهش گف، رفته بودن بیرون من همه کارا خونشونو کردم اخه یعنی ایقد کارم اشتباه بوده
بچه ها همش ازم پرسید چرا زنگ زد با صدای بلند، چیزی نگفتم ساکت موندم
خو میخواسی از خودت دفاع کنی
اونا قهرن تو که نبودی😐نمیدونم شایدم کارت اشتباه بوده
یه کم برای خودت ارزش قائل شو. یعنی چی این همه کلفتی میکنی آخرشم شیش متر زبون دارن سرت.
بگو من خودم عقل دارم و میتونم تشخیص بدم چکار کنم چکار نکنم.
واااا.چون اونا قهرن نبایدزنگ بزنی!؟
میگفتی زنگ زدم احوال پرسی.حالا چرا کتراشون میکنی!همین چیزا باعث میشه هر غلطی میخوان سرت دربیارن
عصابم بهم ریخت.
یعنی چی کاراشون میکنم🤦♀️🤦♀️🤦♀️
نه کارت اشتباه نبوده
پدرشوهرت حق نداره برات تصمیم بگیره
اینقدر ضعیف نباش. نگو بی زبون و بدبختم. یعنی چی؟ از حق خودت دفاع کن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
