من تو دنیای واقعی چندتا النگو دارم ک نامزدم برام خریده، بعد خواب دیدم ک خواهرم میگه یکیشونو من خریدم، و بهم لطف کرده بود و خریده بود برام، حالا میگف بهم پسش بده، بیا بریم طلا فروشی بفروشمش.. منم خیلی ناراحت شدم، گفتم همون روز ک خاستی بخری، بهت گفته بودم بعدا پشیمون نشی، و خیلی حرف دیگه... اخرش منو با گریه برد طلافروشی، النگورو دراورد از دستم... طلافروش وزنش کرد، ابجیم گفت چقد میخریش؟ گفت ششصد هزارتومن!!! ما تعجب کردیم گفتیم چرا انقد ارزون! طلا فروشه گفت طلا ارزون شده گرمی ده هزارتومنه! من دهنم باز مونده بود، ابجیم بیخیال شد از فروش و رفت... بعد من زنگ زدم ب نامزدم گفتم طلا ارزون شده، برام پول بفرست چار پنج میلیون ک کلی طلا بخرم، اونم خوشحال شد و گفت باشه باشه الان میفرستم.... بعد رفتم پیش طلافروشه ک طلا انتخاب کنم، مردِ همش معطل میکرد نمیزاشت طلا بردارم، همین حین تا گرمی ۵۰ رفت طلا، میترسید ضرر کنه، گفتم نمیزاری بخرم میرم پیش یکی دیگه... گف نه نرو ولی نمیفروختم بهم، بنظرتون تعبیرش چیه؟؟؟