من 12 ام ک بودم. یعنی 5 سال پیش با بچه ها دکتر بازی میکردیم 😁مثلا یکی میخوابید رو میز معلم یکی پرستار میشد یکی میشد شوهر و مادر شوهر و جاری و.... منم میشدم ماما. یکیم میشد نوزاد از زیر میز میومد بیرون. اون دوستمونم ک میشد بیمار چنان جیغ و دادی میکرد ک هممون فک میکردیم داریم واقعا دکتری میکنیم. هیچی یهو من دیدم صدای خنده ی ریز میاد. همه برگشتیم معلم ریاضی داره میخنده. مارو ک با قیافه پوکر دید کاملا ترکید دیگه. اون روز کلاس ریاضی با 10دقیقه تاخیر برگزار شد که منم به علت حالت تهوع شدید خانوادم اومدن دنبالم😁 نبودم تو کلاس. حالا همون دوست زایمانیم بهم پیام داد چن وقت پیش که خانم فلانی. همون معلم ریاضیمون شده زن داییم و ازم شمارتو گرفته 😑 امروز پیام داد که سلام. چطوری خانم متخصص. 😁😁😁😑😑😑. شمام سوتی هاتونو بگین بخندیم