بله منتها منم مث شما تحت فشار اطرافیانم! بدتر همه مادر خودمه که هرچی بهش میگم شاید نمونیم اینجا و بخاطر روشن شدن وضعمون فعلا دست نگه داشتیم، باز میره رو اعصاب آدم و میگه بیار، چرا نمیاری، پیر میشی و... چون اونم دهن بینه!!
من نه اینکه اصلا نخوام ولی بخش اعظمش بخاطر گذشته مزخرفمه. زن و شوهری بچه دار شدن ک ب بلوغ فکری نرسیدن! مرد مریض روانی و زن یه دختر لوس از خودراضی بی سیاست و مغرور! این دو شدن پدر مادر من! همه سالهای عمرم ب دعوا و کشمکش بین این دو گذشت. مادرم فرار میکرد ما رو تو اون جهنم ول میکرد ب امان خدا. همیشه خدا پدرم پول نداشت. خرج من با چندغاز حقوق ساعتی مادرم بود. همش تحقیر شدم، مقایسه شدم، روح و روانم شکنجه شد. تحت تاثیر این دو نفر نمیخوام تا وقتی ب بلوغ عقلی نرسیدم، تا وقتی پول کافی دستم نرسیده، تا وقتی صلاحیتشو در خودمون ندیدم بچه دار شم. دوستدارم اما نمیخوام یکی بشه مث خودم.
از طرف دیگه نگران بعد تولدشم هستم. دورو ورم پر آدمای مغز فندقیه ک همه چیزو تو ظاهر میبینن. مادرم گفت اگه بچه ات زشت بشه من نازش نمیکنم! گفت من حالم بهم میخوره بچه مردمو عوض کنم. مادربزرگمم ک بشه مادرشوهرش همینطوره! دعا میکنه ب جای سلامتی، بچه ام فقط خوشگل باشه!! خب شوهر من چهره معمولی داره. بنظرت بچه خوشگل از آدم معمولی میشه!!!!! خب معلومه که نه. من متنفرم کسی بخواد وقتی زاییدم و حالم بده و افسرده ام یکی در گوشم مدام وز وز کنه: چقدر این بچه زشته و ب کی رفته یا پیف و اه بده شوهرت عوضش کنه! بالاخره حرف تاثیرگذاره، هرچی ام نخوای.
دلم میخواد اگه جور شد و رفتیم اون ور تو شرایط بهتری بیارمش. حتی اگه دست تنها باشم، اگه گوشم آزاد باشه راحت ترم. آینده اشم تضمینه.
همیشه هم اینطور نیست گلم
بچه چه زشت چه زیبا عزیز دل مادربزرگشه
پسر من به چهره کاملا معمولی داره ولی عجیب عزیز دل همه فامیل شده، به طرز عجیبی دوسش دارن حتی چندتا از پسرای فامیل که کلا از بچه خوششون نمیاد پسر منو خیلی میخوان
بچه باید نمک داشته باشه
درمورد دارایی، این حرفی که میگم بهش ایمان دارم :
بچه بیاد روزی آدم زیاد میشه، شک نکن
میگن پسر با برکته اما روزی دختر خیلی بیشتر از پسره
من تا وقتی بچه نداشتم هر کی میگفت خدا روزی بچه رو میده میگفتم این شماره کارتم، هروقت خدا روزی بچه رو به حسابم ریخت بچه میارم
اما به چشم دیدم بعد مادر شدنم زندگیم چه رونقی گرفته
لازم به ذکر هست این نکته رو هم بگم که قبلا من و شوهرم دوتایی کار میکردیم همش 8 گرو 9 بود، الان من بیکار نشستم تو خونه و شوهر با حقوق 4 میلیون زندگی رو می‌چرخونه ولی وجدانن چیزی کم نداریم چون 4 تومن با برکت میاد تو زندگیم
