من عقد بودم جاریم باردار شد خب منم تازه عروس بودم دیگ همهچی برگشت
و هی از من انتظار میرفت به اون حواسم باشه
بعد تا عروسی کردم و شدم نوعروس باز جاریم باردار شد، ینی تا مادرشوهرم یکم اومد بگ خب به به شما تازه عروس دامادید، دوباره رفتن سمت اونا
حالا باز ما بچه هم بیاریم اونا ی نی نی دیگ میارن
کلا من و شوهرم رفتیم تو حاشیه و همش میگن اونا بچه دارن، اونا سختشونه، ...
ماام ک هیچ
ما هم نگاه...
شما بودید توی این شرایط چ میکردید؟