شوهرم پسر دایی بابام بود منو دیده بود رفته بود به خانوادش گفته بود نمی دونم سنتی میشه یا نه
من با پسر عموم ازدواج کردم اما غیر سنتی
یک و سال و نیم باهم بودیم خیلیییی همو میخواستیم واقعا عاشقانه همو دوست داشتیم
تا یکم این عید عقد کردیم 🥰
منم یه خاستگار پرستار و یه خاستگار که شغلش املاکی بود و یکی دیگه ک فامیلا مامانم بود رو رد کردم
از من میشنوی کلا سنتی ازدواج نکن
بزار اول دوست داشتن بینتون به وجود بیاد و بعد بعد ازدواج عاشق هم بشید
استارتر کاشگی نظر سنجی میذاشتی بهتر بود
واسه من سنتی عاشقانه بود😅
البته من عروس ۲۰سال پیشم
منو مادرشوهرم دید بعد به شوهرم نشونم داده بود تو یه مراسم اونم گفته بود کوچیکه
اما سال بعدش یهویی اومدن خواستگاری و مال هم شدیم
من اصلا دوست نداشتم با خواستگار پیامکی در ارتباط باشم یا برم بیرون کافه اینا. مذهبی هم اصلا نیستم.
اون باید آماده میشد تا بیاد خونمون منو ببینه. تا وقتی بهش جواب بدم.
۴ جلسه بود آشنایی قبل جواب اصلی.
بستگی به روحیه دختر و شرایط دختر تو خونه پدرش داره ازدواج و روانشناسی انتخاب همسر
عاشق شدیم،کلی خواستگار سنتی داشتم ک موقعیتاشونم عالی بود ولی هیچکدوم ب دلم نبود،عاشق شدم خداروشکر همسرمم ادم خوبی هست،به گذشته برگردم بازم همین انتخابمو میکنم،،،تهش ته دلم راضیه ک انتخاب خودم بوده،البته الان ک عقد کردم خانوادم میگن همسرم از همه خواستگارای دیگم برتر بود
منظورم شاید اشتباه رسوندم خودم اولین بار همسرمو تو جلسه خواستگاری دیدم دوبار بعد هم اومدن خونمون،بعد ی مدت زمان خواستیم هم رو بشناسیم چند ماه بیرون میرفتیم تماس ميگرفتیم صحبت میکردیم زیاد با هم تا دیدیم با هم نقاط مشترک داريم و ب خانواده ها اعلام کردیم اومدن نامزدی
مثلا من چون عاشق همسرم شدم همه رفتاراشو دقیق فهمیدم تو اون مدت،شاید اگه با یه نفر دیگه ک شناختی روش نداشتم ازدواج میکردم و الان اون طرف این رفتارارو داش من نمیتونستم کوتاه بیام.من همسرم دوسال خواستگارم بود،ده بار اومدن خواستگاریم،تو این دوسال همه رفتاراشو دقیق فهمیدم،
