بعد دوس دارم برم پیاده روی به شوهرم میگم تنهایی میترسم همشم پسرا مجرد اونجاها میشینن وپره سگه بیا شبا باهم بریم بهم میگه تو عرضه یه پیاده روی هم دیگه نداری بروی چیزیت شدبا من بعد اونوقت خونه خواهرم اینا تو خیابون به شوهرش گفت شبا که خلوته برم پیاده روی گفت شب تنهایی خطرداره یا با دوستت برو یا خودم میام حق دارم حسودی کنم?یاحق با شوهرمه من ترسوهستم?