سلام دوستان خانواده شوهرم هر هفته دوبار خونه مادرشوهرم جمع میشن و شام میخورن.من واقعا حوصله این مهمونی هارو ندارم شوهرمم میره اونجا ولی بعضی وقتها من نمیرم مثل امشب که شوهرم رفت و گفت اخر وقت دوست داشتی زنگ بزن بیام دنبالت.منم عصبی شدم که خاله بازی شما تمومی نداره و چرا منو تنها میذاری ولی اون رفت.اینم بگم خانوادش خیلی خوبن و هر وقت میرم احترام میذارن.ولی من خسته شدم از این وضع.الانم دخترمو اوردم پارک یکم اروم بشم