من چهارساله متاهل شدم.دوران نامزدی ک خونه نداشتیم هر ماهی حداقل خونه یکی از خاهر برادرای همسرم میرفتیم...همش میگفتم کی ازدواج کنیم ک اونا هم بیان.خونواده پر جمعیتن غیر خودش هشت تا خاهر برادرن.اما بعد ازدواجم اوایل ک اصلا متوجه نبودم همچنان ما میرفتیم...و اونا نمیومدن اگرم میومدن یا دعوت میکردم یا مثلا عیدی بود یا روضه داشم و ...کلا نمیومدن و هی گفتم شاید درست بشن اما نشدن تو این چهارسال...یه مدت منم کمتر رفتم و کلا قطع کردم که بغهمن فهمیدن چون ادمای زرنگی ان اما تاثیری نزاشت و همونجور کم اومدن و گاها اصلا نیومدن...گاها زیاد رفتم ک ببینم چحوری ان مهمون نوازی میکنن شام نگهت میدارن اما دعوت ک نمیکنن البته منم دیگه نمیکنم و اینکه خونتم نمیان...اوایل خیلی دربند نبودم و میرفتم خونه هاشون میگفتم مااز همه کوچکتریم ادامشو تو پیام بعدی مینویسم بخونید و لطفا خودتونو بزارید جای من و نظرتونو بگید چکار کنم
خب نبایدمیرفتی
چه حوصله داری من که از خدامه رفت آمد نکنم
چه اصراریه به رفت و امد
دختر بشین خونه ات ،،،بشین سر خونه زندگی خودت!!
خخخخ مردم رو اس آوردی ,,,,,تو این گرونی و کرونا مهمونی چی هرروز ؟؟؟؟واقعا سخت شده ،!!
خب با چه زبونی بهت بگن نمیخوان اینقد زود زود رفت و آمد داشته باشن ؟؟؟خب اهلش نیست دیگه ،،،اشکالش چیه !
ولشون کن بابا ،،،،
اووه 8تا..برو خدارو شکر کن نمیان😂ازخدات باشه
خب دختر خوب 8 تا خواهر برادر زیاده رفت و آمد باهاشون مشکله بعدشم اونا افتادن تو زندگی دیگه وقت آزاد ممکنه کمتر داشته باشن بعدشم بیکاری خانواده شوهر هر چی دورتر باشن و کمتر بیان خودت راحتتری کمتر فتنه میندازن تو زندگیت
اما به مرور دیدم مثلا خونه جاریم که همسایه بغلیمه و دختر داییشونه میرن اما خونه من نمیان...صداخنده هاشون میاد اما یسر بما نمیزنن...متوجه شدم اهل رفت و امد هستن خونه من نمیان و اینا بیشتر عذابم میداد ک خب برای چی؟اینهمه ما خودمون بی دعوت میریم چرا اونا نمیان؟اگر اهلش نیستن پ چرا جاهای دیگه میرن.مثلا از عید که عید دیدنی خونه هم رفتیم خونه من نیومدن.و من هرسال اونا نمیومدن من میرفتم اما امسال گفتم چرا همش من برم منم نرفتم تا الان.
یه برادرشوهرم که همسایمه ک اصلا عیدم مسافرت بود بعدش یبار زنگ زد بیاد من نبودم و دیگه تا الان کلا نیومدن اما من پاشدم دوبار رفتم خونش...یه عده میگن اشتباه کردی اما من دوس ندارم با کسی کدورت داشته باشم...یه خاهر شوهرمم چون کرونا بود عروسی رفته بود مسافرت ما نرفتیم اونا هم نیومدن تا الان البته که چون کلا از سال قبلش ما رفته بودیم و اونا هنوز بازدید پارسال مارو پس ندادن منم واس عید گفتم منم نمیرم و نرفتیم
ادامه پست بعدی بخونید
من خونه خواهر خودم و همسرم بدون دعوت نمی رم شاید کسی دلش نخواست رفت و امد کنه، اونا هم بدون دعوت نمیان
اینقد خودتو در بند ،، رفت و امد نکن
خدا رو شکر کن که نمیان یا کم میان ، خوبه بیان بعد برن پشت سرت حرف بزنن نذاشت کم گذاشت ،، اون موقع به حال الانت حسرت میخوری
توام نرو راحت جان
دختر داییشون با شما که غریبه‌ای فرق میکنه عزیزم واقعا درکت نمیکنم منم رفت و اومد زیاد دوس ندارم باعث زحمت و حرف و بحث بیخوده فقط بشینین سر زندگیتون شما هم برو دنبال ورزش یا یه هنری یاد بگیر وقتتم پر میشه بعدشم بچه دار میشی وقت برا خودتم نداری
ای همه متن میتونستی خلاصه کنی عزیز جان کل حرفت ای بود تا اینجا خانواده همسرت اهل رفت آمد فقط باتو نیستن و تو همه راه ها رو رفتی که جواب منفی بوده
اما الان باردارم...منم دوس دارم بچم عمو و عمه داشته باشه بهش محبت کنن خونشون برن خونمون بیان...اما نمیان.من دوس دارم برم خونه هاشون.گاها اصن دلم تنگ میشه برای رفت و امد باهاشون.اما وقتی میبینم اگه من نرم و حتی میرم هم نمیان باخودم میگم نرم بهتره.
از عید فک کنین خونه هیچکدومشون نرفتم.حالا بنظرتون من باید چکار کنم؟برم؟نرم؟یکطرفست.یا گاها بعضیاشون میخان بیان شایدم نیان
همسرمم میگه مهم نیستن دوس داری بریم دوس نداری نریم.هرطور خوشحالی.
ارسال نظر شما
