الان از خواب بیدار شدم... داشتم خوابشو میدیدم... خیلی دوستش دارم اصلا موقع دیدنش خیلی حالم خوب میشه ازش یکمی خجالت میکشم من اعتماد به نفس خوبی دارم اما وقتی میبینم اصلا نمیتونم درست صحبت کنم و همش سوتی میدم ... توی رویام همش میبینم که از همسرم جدا شدم و به اون رسیدم... چیکار کنم خسته شدم😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
یه بنده خدایی اومده مشکلشو میگه چقدر بی ظرفیتین شماها آخه اسی شوهرت برات کم میذاره؟؟؟
عزیزم بقیه حق دارن عصبانی بشن چونکه اسی راه حل نخاسته ک چکار کنم یادم بره تو حرفاش هیچ حس عذاب وجدانی نیست فقط دنبال اینه ما تایید کنیم ک حق داره البته من اینطوری حس کردم
مطمعنا اگه اسی مرد بوده و اینکار و میخاست بکنه شاید خوده شما الان با عصبانیت بیشتر از ما باهاش حرف میزدی
خداجونم❤️هرکی داره این متنو میخونه؛یه اتفاق خوب بنداز وسط زندگیش
اما من به خاطر کمبود محبت شدید که از بچگی داشتم و دارم ، هرکسی که کمی به من مهربونه باشه سریع عاشقش میشم ، اصلأ هرکی منو آدم حساب کنه ذوق مرگ میشم و شب و روز به فکرشم
آدما از دور فقط قشنگن وقتی بهش نزدیک میشی وقتی در کنار خوبی هاشون بدی هاشون رو میبینی می فهمی تصوراتت اشتباه بود.من در جریان زندگیت نیستم اما بنظرم از شوهرت سرد شدی و این به قول خودت عشق یه جرقه واسه انتقام هست مغزت داره اون آقا رو بزرگتر از واقعیت به شما نشون میده تا راحت تر انتقام بگیری همین.راه بهتری برای حل شدن مشکلاتت هست دوست من با همسرت حرف بزن ناراحتی هات رو بگو مشکلاتت رو باهاش حل کن اگه انرژی و وقتی که برای فکر کردن به اون آقا رو صرف حل کردن مشکلات زندگیت کنی مطمئن باش زندگیت قشنگ و پر از حس خوب میشه
کاش پشت این باغ تبر خورده درختی باشد کاش در این خانه سرما زده رختی باشد