چندروزه داریم جهاز دختر آبجیم میچینیم
بعد چون الان کرونا خیلی زیاده به فامیل شوهرش گفتیم نیان به زنداداشا و دوتا خواهر دیگه هم گفتیم نیان چون اونا بچه کوچیک دارن بعد فقط من و آبجیم از صبح میریم تا شب همونجا کارارو میکنیم‌تازه با فاصله مثلا من آشپزخونه میچینم آبجیم اتاق
خلاصه الان چهارروزی هست از صبح میرم چون دست تنهاییم طول کشیده
منم نمتونم آبجیم تنها بذارم در ضمن این آبجیم همیشه هوامو داشته مثلا وام خانوادگی همه خانما شرکت کردن من نتونستم اون برا منم برداشت یا خیلی کارای دیگه
حالا امروز شوهرم انقدر قیافه گرفته برام که چرا از صبح تا شب میری یا صبح برو یا بعد از ظهر
میگه الان که محرمه اینا نمیخوان برن که انقدر با عجله دارید میچینید
اینا بعد از صفر قراره برن خونشون آبجیم هم چون جا نداره تو‌خونش داره تمه چیو از الان میچینه حالا ازم کمک خواسته شوهرم نمیفهمه همینو
