سلام صبح بخیر..
من شش ماهه عروسی کردم پولامون کمه واسه خرید خونه بازم باید مستاجر باشیم و جمع کنیم خونه ای که مستاجرم دقیقا روبه روی خونه مادرشوهرمه تو یه کوچه باریک
اینم نوه هاش همیشه پیششن چون دخترش میره سرکار
بعد صبح زود با صدای جیییغ و داد نوه هاش از خواب پریدم اصلا مراعات نمیکنن، خواهر شوهرم چنددبار بلند سرشو دعوا میکرد صداش مارو بیدار کرد منم خوابم سنگینه ببین صدا چقدر زیاده میپرم
فقط این نیس صبح بلند میشن میان تو کوچه نوه اش در مارو با سنگ میزنه که من بیداررشم برم پایین بعد مادر شوهرم هی پایین با صدای بلند میگه زن دایی بیا پایین در حال که من خوابم