فروردین ۹۶ ازدواج کردم همسرم ک عاشق بچه اونم پسر اخه خودش یک دونه پسره و چهارتا خواهر داره!!اولین مشکلم بعد ازدواج ترس شدید از رابطه زناشویی بود ک بعد یک ماه متوجه شدم واژینسموس دارم ۴ ماه زمان برد تا درمان بشم همسرمم خیلی به بچه دار شدنمون اصرار داشت تا اینکه شهریور ماه دل درد داشتم منتطر پریود بودم همسرم میخواست بره تهران برای کاری ک چتد هفته ای زمان میبرد بهش گفتم ک بره پد و قرص مسکن بگیره و منو ببره خونه مامانم دردای بدی داشتم مرتب مسکن میخوردم و متعجب ک چرا یک هفته زودتر علایم پریود شروع شده سه شنبه روزی بود ک حالت تهوع و سرگیجه های بدی داشتم با خالم صحبت کردم که نمیدونم چرا حالم بده فک کنم مسموم شدم اون بهم گفت شاید بارداری