امشب عروسی دعوتیم من از دیشب بهش گفتم میخام بچه م رو بزارم پیشمامانم نمیارمش اونجا شلوغه خطر داره گفت باشه ساعت چهار براش زنگ زدم میگم کجایی ر۴ته خونه مامانش بهش گفتم بیا بچه رو بگیر من برم حموم میشگه باشه باز هفت زنگ زدم میگم کجای میگه هنوز داهاتم ساعت هشت زتگ زدم میگه داهاتم الان اومده دنبالم من خودمو آماده کردم برم شلوار ماشین شم میگم بچه رو بدیممامانم میگه نه خودم میگیرمش میدونم دروغ میگه نمیگیرتش چند بار پیش اومده گفتم پس من نمیام منو گذاشت گفت خا نیا جلو همسایه ها منو جا گذاشت رفت اونوقت رفته اول زنداداشاشو سوار کرده کاراشونو انجام داده بعد اومده دنبال من زنداداشاشو وردشت منو جا گذاشت ابرومو برد چیکار کنم قهرم میکنم اون خونسرده به خودش نمیگیره بگیک چه رفتاری باهاش کنم 😔😔😔😔😭😭😭😭