سوتی های خنده دار🤣🤣🤣

محدودیت سنی دارن

بگین😂

خاطرات خنده داری یادم نمیاد 🙄

ب کسی ک تو زندگیم بود قبلا خواستم کلاس بزارم به حای بابا توواس ام اس بگم ددی،نوشتم دی دی😁شخصیت طنز بود دی دی یادتونه؟

یه بار تو یکی از این گروه های تلگرام اد کن پول بگیر رفتم

داشتم یه چنتا شماره اد میکردم حواسم نبود دوس پسر سابقمو هم اد کردم😐😐😐

حالا پیش خودش فک میکنه من چقد ندار و بدبختم😂به حالم افسوس میخوره

تازشم بهم پول ندادن😒 کلاه برداری بود

یه بار تو ماشین نامزدم میخواست به زور لپمو ببوسه من نمیزاشتم

حالا از اون اصرار از من انکار

یهو حواسم نبود بهش گفتم متجاوز گر😐 از دهنم پرید بخدا

داشتم شوخی میکردم

اونم خیلی بهش برخورد دیگه دست بم نزد😂😂

یه بارم میخاستم با نامزدم برم بیرون لباس زیر قرمز و توریه ست پوشیدم😂😂😂😂 ولی هیییچ کاری نکردیما

بعد که برگشتم خونه داشتم جلو مامانم لباس عوض میکردم

حواسم نبود یهو شلوارمو کشیدم پایین دید😐😐😐

حالا پیش خودش چه فکری میکنه😂

یه بارم داشتم با گوشی کار میکردم تنها تو اتاق بودم یهو مامانم اومد داخل هول شدم منم کار خاصی نمیکردما ولی نمیدونم چرا یهو از جام پریدم 

اومدم ضایه بازی نشه بدتر شد

گفتم وای من برم شام بخورم دس پاچه شدم انگار

هیییچ دلیلی هم نداش 

مامانمم اینطوری بود😐

اونم شک کرد الکی

یه بار دیگه هم تو ماشین سیم آیو ایکس که به ضبط وصل میشه رو میخاستم دوستم داشت دنبالش میگشت پیداش نمیکرد

گفتم اینا سرشو بگیر بیا تهش

😂😂😂

دیروز خونه مادرشوهرمم بودم شب غذا اورد تو حال یه لقمه برادشتم بردم دادم بهش تودستش لیوان دوغ بود ازش گرفتم نمیدونم به کی ریخته بود اومدم سوتیمو جم کنم تودستم نگه داشتم خواهرشوهرمو صدا میکردم بیا دوغتو بخور😂مادرشوهرمم میگفت من برا تو ریختم منم میگفتم نه خواهرشوهرم گفت برو بگیر😂😂😂😂😂😂😂