اگر حرف هام براتون تکراری هست لطفا گیر ندید ونخونید.میخوام از رفتن پیش دعانویس بگم.
من از بچگی شاید شش یا هفت سالم بود میدیدم مادرم پیش دعانویس میره مادرم از خاله هام یاد گرفته بود اما بعد ها حتی بیشتر از خاله هام سراغ این چیزا رفت .
با خواهرم دعوا میکردم میرفت اب از دعانویس میاورد حمام میکردیم .مثلا چادرش تو.مدرسه با همکارش جابه جا میشد (مادرم معلمه) میگفت فلان همکار جادوش کرده حتما.
یه برادر یک ماهه داشتم که فوت کرد میگفت حتما همکارش که بچه دار نمیشه جادوش کرد.
خواهرم دیابت داشت میگفت مریضیش از جادو هست و درست وحسابی داروهاش رو نداد و اخرش با مشکل کلیه فوت کرد.هزاااااار ها بار رفت و میلیون ها تومن پول داد.میگفت فلان خونه که توش هستیم جادو شده بعدش از اونجا رفتیم اما خونه هنوز خالی بود چند وقت پیش یه زن دعانویس از یک شهر دیگه اومد که مثلا مراسم جن گیری انجام بده تو اون خونه و انجام داد و رفت و هیییچ اتفاقی نیفتاد و حالا شروع به نفرین میکنه.
نمیدونید چقدر رفته سراغ این چیزا کوچکترین اتفاق رو از این چیزا میبینه .
زن داییم به داییم خیانت کرد و رابطه نامشروع داشت مادرم میگفت حتما یکی از خاله هام جادوش کرده!!
به خدا بگم اگر پول بیست سال پیش ارزش الان رو داشت کل هزینه هایی که کرده برای این چیرگزا صد میلیون هم میشه.
اما نتیجه نداد و فقط از این دعانویس به اون دعانویس تغییر میداد.
سال هاست خواب بد میبینه که از نظر خودم به خاطر اوردن این چیزا تو زندگیشه .
هیییچی گیرش نیومد فقط نسبت به بقیه بدبین شد و ارامش رو از زندگیش گرفت با خانواده بابام قطع رابطست چون اعتقاد داره جادو اوردند.
خاله هام هم که دنبال این چیزا هستند اونا هم هیچی گیرشون نیومد حتی میگند برکت زندگیمون از بین رفته اما برای درمانش دوباره سراغ این چیزا میرند.
اعتقاد دارند اگر حاجتی داری باید براش تلاش کنی و تلاش از نظر اونا یعنی رفتن پیش دعانویس.
اسمش دعاست اما در حقیقت جادو و سحره.زندگی بدتر میشه نه بهتر .
اگر حاجتی داریم خداهست قران هست استعینو بلصبر والصلوه.
من به عنوان یک دختر که پیر شدن بابام و غصش رو دید بهتون میگم بابام هزار بار گفت اینا خرافاته اما مادرم منطق خودشو داشت .
زندگیمون خییییلی خوب هست اما مادرم بعضی اتفاق های ساااده و مسخره حتی افتادن قاشق رو زمین رو از سحر و جادو میدونه.
خواهشااا نرید هیچوقت نرید مشکلات رو منطقی حل کنید .