2733
2739

من مادرم بعد8 یا9سال باردار شد خواهرم بعد6سال باردار شد ولی خودم تازه شیش ماهه رفتیم خونه خودمون الان پنج ماه باردارم غصه نخور عزیزم دعا میکنم خدا یه نی نی تپل مپلی بهت بده بحق آبروی حضرت فاطمه

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

منم ۲ساله منتظرمعجزم.الان ۱۳روزه اچ سی جی زدم دعا کنین این ماه معجزه بشه وپری نشم

من این امضارو از یه کاربر برداشتم عالی بود جان مادر نمی آیی؟؟چین های پیشانی مادر به تعداددلخواهت نرسیده؟؟جان مادر......میدانی تصمیم دارم وقتی به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه ی احزانم را گلستان کردی چه صدایت کنم؟(ستیا.محمد)جان مادر راستی  جایت خوب است.دلت برای نوازش های مادرانه تنگ نیست که نمی آیی؟جان مادر جان جانانم چه لذت بخش است وقتی حس میکنم تو هستی ودست روی شکمم بگذارم ..وبگویم جان مادر.عشق مادر خانه سوت وکور است نمی آیی ؟؟چه زیباست در جمع باشم وتو فریاد بزنی مامان وبگویم جان مادر خدا در نزدیکی توست؟؟؟اگر دیدی یا صدایی از او شنیدی بگو مادرم منتظر من است .اجازه بگیر وبیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم برایت آشیانه بسازم تا آرزوی عشقم برآورده شود وبابای تو شود راستی جان مادراز الان باید بگویم باید به همسرم باباجون بگی جان مادر پیشانیت را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روز شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی ولباس نوزادی به تن کنی دلم می خواهد ماچی  از بین دوابرویت بزنم وبگویم خدایا شکر .آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم.تنم می لرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت. من عاشقت هستم جان مادر .مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شده ام  دیگر توانی برایم نمانده !!!!تورا میخوام جان مادر
2740
خداروشکر عزیزم.میشه بگید مشکل عمسرتون دقیقا چی بود

عزیزم

من یه سال دوست بودم دوسال عقد

قرار بود امسال هم شروع کنم بخونم برا کنکور سال اینده که پزشکی بیارم خودم پرستارم .گفتم بعداز کنکورم عروسی میکنم. تو این سه سال هیچ رابطه نداشتم تا اینکه اردی بهشت رفتم مسافرت دیگه یه رابطه برای اولین بار داشتم ولی فکرشم نمیکردم حامله بشم. اخر اردیبهشت باردار شدم الانم اومدم خونم بدون عروسی هفته نهم هستم همه برنامه هامم بهم ریخت

یسال اینور اونور این ازمایش اون ازمایش گفتن هیچ‌مشکلی ندارید....حتی عکس رنگی انداختم سالم بودم...باخودم میگفتم خدایا اگه واقعاً سالمن پس چرا باردار نمیشم خلاصه بعد یه سال درست ماهی که اصلا انتظارشو نداشتم اقدام درست حسابی نداشتیم و با شوهرم مشکل خوردیم کلی گریه اعتصاب غذا و غیره و درست ماهی که گفتم دیگه خدایا  بچه نمیخوام و دیگه نمیخوام این زندگی بچه بیارم ولی خدا تقدیر دیگه برام نوشته بود

من هم تیروییدم کم کار بود هم تنبلی تخمدان هردکتری جواب آزمایشاتمو نشون میدادم میگفتن باید زودتر از ۳۰ سالگی برای بارداری اقدام کنی تازه بدون دارو هم ب هیچ عنوان بچه دار نمیشی...‌

واسه منو شوهرم مهم نبود اصلنم پیگیر دارو و درمان نشدیم فعلنم تا چندین سال بچه نمیخواستیم شوهرمم گف دارو دکتر و ول کن اگ قسمتمون باشه خدا میده نخوادم حتما حکمتی هست خلاصه بیخیال زندگی میکردیم تو رابطمونم جلوگیری میکردیم ب روش طبیعی کمتر یکسال از حرف دکتر گذشته بود که یهو دیدم باردارم😐 

یکی از اقوام  ما پانزده سال ازدواج کردن وبچه دار نشدن ،

بعد چند سال یک بچه نوزاد از رو به سرپرستی قبول کردن .

چند روز پیش خبر دار شدیم که خانمش باردار شده .

شاید دعای پدرو مادر اون بچه بوده ،اخه اونا فوت شده بودن .





اگه دلگرم شدی و  امیدتو از خدا قطع نکردی .یه صلوات برای روح پدرم بفرست .

کاش همین الان خدا میگفت هرچی تو بخوای .

من هیچ وقت ناامید نشدم 

بعد از هر بار شکست در ای وی اف دلم هم بدجور میشکست 

از خدا خیلی گله میکردم ولی بازم آخر سر برمیگشتم سمت خودش 

چون میدونستم یه روزی بالاخره معجزه اش رو خواهم دید 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  21 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  22 ساعت پیش
توسط   حسین__بیرو۵  |  2 ساعت پیش