شوهرم خیلی خانواده اش رو قبول داره ما تازه دو ماه هس اومدیم خونمون خیلی راحت پیش خانواده اش به من میگه که من فقط با شماها حالم خوب میشه این اصلا توجه نمیکنه به من خلاصه پری روز دوباره حرفمون شد الان دو شبه جدا میخوابیم مامانم میگه اشتباه میکنی
به نظرتون چیکار کنم
خیلی دلم ازش پره حتی نمیخوام دیگه بهم دست بزنه
اگه تونستی برو مشاوره تا کینه عمیق نشده
بگو با خوانوادت خوش باش شوهر منم یسره پیش مامان باباشه..
جدا بخاب..بعد یه مدت ک سرد شدین خودتون کم کم میرید کنار هم میخابین؟ اهل منت کشی هست؟
یه کم سیاست داشته باش...با پنبه سر ببر...مادرت راست میگه
دوتا اشتباه بزرگ داری
اول اینکه خب عزیزم درست حرفش درست نیست اما خانوادشه ۲۰ ۳۰ سال با اونا بوده حالا یهو سر دو ماه میخای همه چی تغییر کنه
دوم اینکه لازم نیس هر بحثی بینتونه بری ب مامانت و خانوادت بگی ی بحث بین خودتونه
بدترین اتفاقم ک بیافته نباید جاتو جدا کنی ک عادت کنه به نبودنت و نداشتنت چ برسه اتفاق ب این کوچیکی
