ی بنده خدا پز اینکه ۳ تا پسر داره
ی بنده خدا دگ هم پز دعوایی بودن و اینکه همه ازشون حساب میبرن و...
حالا هیشکی ب ت خ م... شونم حسابشون نمیکنه ها تو جون فقط
خاله مامانم اومد خونه‌‌مون
گفت سماورت چند لیتریه مامان گفتم nلیتری
گفت نهههههههه اشتباه میکنی این نیست
مالn لیتریه خیلی از این بزرگتره
این کمتره -_-
یه نفر به مادر شوهرم زنگ زد احوال پرسی بعد مادر شوهرم در حال پخت کلوچه بود بعد میگه من که دارم کلوچه درست میکنم اخه اجاق گازمون خارجی هست خیلی خوبه فرشم خیلی بزرگه😑
از شش سال پیش هم شروع کرده به جهیزیه گرفتن هر جا میره شروع میکنه به تبلیغ کردن از دختر و این که چیا خریده اخه به بقیه چه ربطی داره تو چیا خریدی
یه بارم که شوهرم گفت چرا اینقدر واسه دخترت خرج میکنی زمان من یه یخچال برام نگرفتی جواب داد اخه دختر من مثل زن تو بیسواد و بی فرهنگ نیست واسه همین من باید جهیزیه انچنانی براش بگیرم
بیسواد هم منظورش اینه که بیکارم وگرنه ارشد دارم
به قدری با این پز دادنای الکیش منو آزار داده که خدا ازش نگذره
یبارم بادر شوهرم بعد ۹سال خونش تکمیل شد تو باغ بودیم ب عروس خاله شوهرم تعارف کرد بریم خونه (جاریم خونه بود)هی تعارف خونه خودتونه بیاد
یهو گفت دوتا اتاق داریما
ما یه همسایه داریم خیلی پز عروسش رو می ده خوده عروسه ۴۲سالشه ،،عروسی هم نگرفتن نه جشن عقد نه جشن عروسی
اون وقت همسایه مون می گه اینا مامان جون هاشون هم تالار می گرفتن
اخه ۶۰سال پیش تالار بوده
همه عروسی ها تو خونه بوده من ۲۰ساله می بینم تالار می گیرن
یچیزی بگم سمییییی
یه همکلاس داشتم با نداشته هاش پز میداد, سه سال بود ازدواج کرده بودن تلویزیون نداشتن بعد میگف تلویزیون چیه آخه؟؟؟ اخبار رو که از گوشی دنبال میکنیم بقیه ی تایممون رو میشینیم با همسرم حرف میزنیم و عاشقی میکنیم,
