اصصصلا توقع نداشتم اون جوري برخورد كنه خودش ميدونه من رانندگيم خوبه ولي درپاركينگ ما بدجوره ما هم دوهفتست اومديم اينجا اولين بار بود ماشينو بردم بيرون
وقتي ديد اول شوكه نگام كرد بعد گفت اين چه وضعيه بلد نيستي سوار نشو داد نزد البته 😞😞😞توقع داشتم بگ فداي سرت ولي نگفت كلا مهربونه من نديده بودم اينجوري عصبي شه منم گفتم ديگ صد سال سوار ماشينت نميشم اونم هيچي نگفت شبم بياد اصلا جوابشو نميدم من اندازه يه در ماشينم براش ارزش نداشتم😞😞😞🥺🥺
الانم با گريه تايپ ميكنم نميدونم حس ميكنم خيلي حساسم و توان زندگي مشترك ندارم الان حق با كيه؟